728 x 90
728 x 90

چکیده پایان نامه

اهمیت و ضرورت مسأله تمدن‌سازی بر پایه علوم اسلامی، از جمله عرفان اسلامی، جایگاه منحصر به فردی را برای آن رقم می‌زند. هدف این نوشتار نمایاندن ظرفیت‌هایی است که عرفان اسلامی در اعتلای تمدن اسلامی دارد. برای این منظور پس از مفهوم‌شناسی و طرح برخی مباحث زیربنایی در فصل اول، به ظرفیت‌هایی که عرفان اسلامی در هر یک از عناصر تمدن یعنی فرهنگ، هنر، علم و معرفت، اجتماع و سیاست دارد، به هرکدام در فصل جداگانه‌ای پرداخته شد. پژوهش حاضر در دو حیطه نظری و تحقق عینی، نقش آموزه‌های عرفانی را بررسی، و جایگاه این آموزه‌ها را در ابعاد گوناگون تمدن اسلامی تبیین نموده است. در حیطه نظری، با بررسی متون عرفان اسلامی و تحلیل محتوای گفته‌های عارفان، مبانی فکری آنان را در تمدن استخراج نموده و ظرفیت‌های بالقوه تمدنی عرفان را نمایان ساخته است و در حیطه تحقق عینی، آثار تاریخی مرتبط با سیره عملی عارفان را مورد پژوهش قرار داده و اثبات کرده که ظرفیت‌های عرفان اسلامی تنها در سطح اندیشه و نظر باقی نمانده بلکه تاریخ سیره عملی اهل عرفان الگوهای مناسبی را برای تمدن‌سازی پیش روی آیندگان قرار داده است. مهمترین آموزه‌های عرفان اسلامی که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته و ظرفیت هریک از آنها در تأمین بخشی از نیازهای تمدنی و در نتیجه اعتلای تمدن اسلامی بررسی شد عبارتند از: آموزه وحدت وجود، اندیشه انسان کامل و ولایت او، جایگاه کشف و شهود، جایگاه باطن و اصالت آن، چینش نظام اسمائی، عبودیت و بندگی، آزادگی و فتوت، زهد، عشق و معنویت عرفانی؛ و مهمترین ظرفیت تمدنی که از این آموزه‌ها به دست آمد عبارتند از: فراهم آوردن زمینه وحدت و انسجام اجتماعی در بستر روابط انسانی عاشقانه، ایجاد بستر حاکمیت و جریان‌سازی سیاسی، تأمین معنویت اصیل، ایجاد نگرش جامع به انسان، جهان و هستی، ترسیم اهداف متعالی برای انسان و خلق آثار هنری مبتنی بر معنویت عرفانی.

مجله
--
زبان محتوا
فارسی , ...