728 x 90
728 x 90

چکیده پایان نامه

استعمار، اشغال ، استبداد و عقب ماندگی چهار ضلعی دردناک دو قرن اخیر است که جهان اسلام را در قاب خود جای داده است و اندیشورانِ دغدغه مند مسلمان را بر‌آن داشته تا با نگاه به گذشته تابان تمدن اسلامی ، طرحی نو دراندازند تا از این وضع اسفبار راهی به بیرون باز کنند . در این میان برخی اندیشمندان معاصر عرب نیز در این نهضت مشارکتی فعال داشته اند. از این رو ، این رساله با عنوان «بررسی انتقادی نظریه سنت و نوسازی حسن حنفی در زمینه ساخت تمدن نوین اسلامی» بنا بر دغدغه مذکور سامان یافته است تا مولفه ها و ابعاد طرح حنفی را بکاود و توان ، کارآمدی و انسجامش را بر اساس پیشین بسنجد .بر همین مبنا عنوان رساله حاضر بر دو مؤلفه «سنت و نوسازی» و «تمدن نوین اسلامی» بنا شده است. طرح سنت و نوسازی حنفی، دارای سه جبهه سنت، غرب و واقع است که در برابر هر جبهه به ترتیب رهیافت‌هایی چون بازسازی، شناخت و تفسیر قرار گرفته است. رساله حاضر توانسته است، چیستی طرح حنفی را با الهام از روش تحلیل تماتیک بنمایاند و آن را به نظریه التراث المتحسن تبدیل کند؛ چرایی این طرح نیز با استفاده از روش بهینه شده بحران، بدین گونه تبیین می‌ گردد که حنفی اندیشمندی دغدغه‌مند است که در واکنش به بحران‌های عصرش، طرح پرآوازه‌اش را به اجرا گزارده است؛ با نیم نگاهی به روش هرمنوتیک تلفیقی نیز چگونگی طرح بیان می‌ گردد تا نشان داده می‌‌‌شود که‌ بستر، قصد و انگیزه چگونه در ترکیب با یکدیگر این طرح را شکل داده‌اند. در ادامه با رویکرد نقد سازنده و روش نقد اندیشه پنج محور مفاهیم، پیش فرض‌ها، دلایل، نظام اندیشه و کارآیی و اثر بخشی طرح به چالش کشیده شده است و ابهام در مفاهیم، عدم صحت پیش فرض‌ها، ناتمامی دلایل، نبود توازن در هندسه اندیشه و عدم کارایی و اثربخشی طرح، مطرح گردیده است. در ادامه نیز با برشمردن مهمترین دستاوردهای طرح تمدنی حنفی، بر توانمندی، کاستی و میزان پشتیبانی نظری این طرح از اندیشه تمدن نوین اسلامی تمرکز شده است. دستاورد نوشتار حاضر نشان می‌‌‌دهد: طرح حنفی به لحاظ مقولات نهایی، انسجام در هندسه اندیشه، کارآمدی و اثر بخشی دچار مشکل است. در نهایت نیز گرچه طرح تمدنی حنفی از دین در برابر شبهه ناکارآمدیش در ساحت‌های اجتماعی، ‌سیاسی، ‌فرهنگی و اقتصادی، با تمام توان به دفاع بر می‌‌خیزد، اما با توجه به خاستگاه، باورهای معرفت شناسانه، هستی شناسانه، روش شناسانه و انسان شناسانه متمایزش، در مسیری دیگر قرار دارد و نمی‌تواند به لحاظ نظری از «اندیشه تمدن نوین اسلامی» پشتیبانی نظری کند. از این رو بین اندیشه تمدنی نو معتزلیانی نظیر حنفی و باورمندان به اندیشه تمدن نوین اسلامی، شکاف نظری ژرفی است که از بنیادهای نظری تا مراحل تحقق، زمانه تحقق و تکامل تمدن نوین اسلامی، ‌دامن گسترده است.

مجله
--
زبان محتوا
فارسی , ...