انتشار یافته در
«صوفیه»، جزو گروههای مرجع در تمدن اسلامی - ایرانی به شمار میروند. اندیشهها و الگوهای رفتاری صوفیه را میتوان در فرهنگ و سبک زندگی جامعه ایران اسلامی دید. این پژوهش با هدف «بررسی و نقد تاثیر صوفیه بر فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی تا قرن دهم» در بستر «نظام تعلیم و تربیت» انجام یافته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی، با رجوع به کتابخانهها، نرمافزارها، مجلات علمی پژوهشی و روش تجزیه و تحلیل دادهها نیز به صورت توصیفی - تحلیلی است. صوفیه در نظام تعلیم و تربیت اسلامی - ایرانی، در ساحت آموزش، حضور داشتهاند و تعداد زیادی از مدرسین علوم، صوفی بوده یا گرایشات صوفیانه داشته-اند و این باعث شده؛ رویکرد صوفیانه، در تعلیم و تربیت اسلامی - ایرانی تا قرن دهم حاکم شود. نتیجه حاکمیت این رویکرد، رواج رابطه «مرید و مرادی» در تعلیم و تربیت است که باعث ایجاد نوعی رابطه کاذب اخلاقی بین استاد و شاگرد، سلب اعتماد به نفس، استقلال اندیشه، جسارت نقّادی و مطالبهگریِ علمی شاگرد مقابل استاد شده است. صوفیه در بنای مدارس و مراکز علمی اهتمام داشتهاند. صوفیه و بزرگان صوفی مسلک، باعث شدند در قرون اولیه و میانی ساختن مدارس و خانقاهها سرعت پیدا کرد و در دوره ایلخانی و تیموری، شتاب بیشتری به خود گرفت و موجب همگرایی نهاد علم با نهاد تصوف گردید. در این دوره شاهد تاسیس مراکزی هستیم که کاربری مشترک علمی، فرهنگی، تربیتی، عبادی، درمانی و رفاهی داشتند. در این مراکز مدرسه و خانقاه به عنوان مکمل در کنار هم بنا میشدند. صوفیه تاثیرات آشکار و پنهانی در محتوای آموزشی و به واسطه آن بر فرهنگ جامعه ایرانی داشتهاند. ایشان، با خلق سبک ادبی و زبان رمزی جدیدی در ادبیات فارسی و با غنا دادن به آن تاثیرات آشکاری گذاشتند و اندیشهها و اعتقادات صوفیانه خویش را به صورت ضمنی، در متون تعلیمی، به متعلمین انتقال دادهاند. حاصل این تعالیم، آموزش ضمنی آموزههایی مانند: کلام اشعری (نفی علّیت، کسب اشعری و کاستن از جایگاه عقل)، جبرگرایی، تقدیرگرایی، انفعال و خُمود در فرهنگ ایران بوده است که تا به امروز نیز آثار آن در اندیشه و عملکرد مردم ایران عیان است.