در نیمه دوم قرن بیست بویژه پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران شاهد بیداری اسلامی و حرکت مجدد مسلمانان به سمت هویت یابی تمدنی هستیم. در میدان جهان اسلام کشورهای ج.ا.ایران، عربستان سعودی، مالزی و ترکیه، بیش از دیگران به نظریه پردازی در راستای مهدشدن تمدنی پرداخته اند. این کشورها در صدد ارائه الگوی اسلام تمدنی برای دستیابی به توسعه، پیشرفت و کسب استقلال هستند. در جمهوری اسلامی ایران، مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای، موضوع «تمدن نوین اسلامی» را مطرح نمودند. از نظر ایشان هدف نهایی جمهوری اسلامی ایران رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. همزمان با این مسئله شاهد شکل گیری بحث «نوعثمانی گری» در ترکیه، «اسلام حضاری» در مالزی و تکاپوی «اسلام وهابی» عربستان برای محوریت در جهان اسلام هستیم. هریک از این کشورها تلاش دارند با طرح بحث اسلام تمدنی در میدان جهان اسلام خود را بهترین محور و الگو معرفی کنند. سوال اصلی مقاله این است که کدامیک از این چهار کشور در میدان (مرز) جهان اسلام میتوانند محور (مهد) تمدن اسلامی قرار گیرند؟ استخراج مولفه-های تمدن ساز، نقاط ضعف و قوت و فرصتها و تهدیدهای این چهار کشور برای محوریت الگوی اسلام تمدنی را نشان میدهد. یافته های مقاله این موضوع را به اثبات می رساند که ج.ا.ایران با توجه به تراث فرهنگی و تمدنی عمیق از ظرفیتهای بیشتری در مقایسه با سایر کشورها برای تبدیل شدن به محوریت الگوی تمدنی در میدان جهان اسلام برخوردار است.