ژیرار با ارجاع خشونت به سرشت انسان، تقلید را عامل اصلی خشونت می داند. از نظر ژیرار ستایش الگو، تقلید از تمایلات الگو را در ستایشگر برمی انگیزد. این امر به رقابت و خشونت میان مقلد و الگو منتهی می شود. ازآنجاکه تقلید ویژگی سرایت دارد و مسری است کل فضای اجتماع را از خشونت آکنده می کند. تقلید هم چنان که عامل خشونت است؛ می تواند عامل نابودی خشونت نیز باشد؛ این نابودی گاه موقتی است که در متهم کردن و تنبیه کردن قربانی تحقق می یابد و گاه قطعی و همیشگی است که با تقلید از الگوی الهی (مسیح) فعلیت می یابد. بر اساس یافته های این پژوهش نظریه تقلیدی ژیرار دارای امتیازات قابل اعتنایی است، مانند واکاوی ریشه های خشونت در سرشت انسان و ارایه تحلیل فلسفی از آن، انسجام منطقی میان فرازهای اصلی آن و توان تبیین گونه هایی خاص از خشونت که نظریه ها دیگر بدان گونه ها معطوف نیستند. در این نظریه کاستی هایی نیز وجود دارد که عبارت اند از ناتوانی در تفسیر جامع از خشونت و فروکاستن آن تنها به یک عامل وآشفتگی روشی.