سخنی با خواننده
تلقی از « تمدن » و ماهیت آن در فضای فکری ایران، غربزده و البته بسیار کهنه و قدیمی است. غربزدگی در مفهوم تمدن نه به موجب وارداتیبودن واژۀ « تمدن » ( civilization ) از غرب، بلکه به دلیل حصر ناصواب تمدن در تمدن مغربزمین و شاخص دیدن « غرب » برای تمدنبودگیِ دیگر تمدنهاست. به بیان دیگر، در ایران امروز اولاً تمدنبودن با شاخصهای مدرن در غرب سنجیده میشود و ثانیاً آنچه هم از معنای تمدن در غرب بیان میشود مفهومی معطوف به دوران مدرن آن هم در فرانسه در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی است. در این میان، کمتر کسانی هستند که ادبیات جدید نظری در موضوع تمدن، بهویژه بعد از هانتیگتون را بخوانند، تحلیل کنند و عناصر ماهوی آن را با ماهیت « تمدن اسلامی » مطابقت دهند. این عقبماندگی از تحقیقات جدید تمدنی در غرب نه فقط به موجب تحقیقات تکزبانۀ بسیاری از محققان ایرانی است، بلکه به علت بیباوری به موضوع تمدن در دانشگاه و حوزه بوده است. در دانشگاه و در میان برخی از محققان و مترجمان، موضوع تمدن بیشتر موضوعی سیاسی و پروژۀ « نظام » به حساب میآید که همراهی با آن ( نظام ) ذنب لایغفر است و در حوزه نیز همین تمدنشناسی اساساً خروج از رسالت دینی حوزویان محسوب میشود (سکولاریسم دینی ) و طراوت و طهارت طلبگی را مخدوش میکند. هدف از مجموعه مقالاتی که در این کتاب از میان سیصد مقاله گزینش شده، طرح چشمانداز جدید در مطالعات تمدنی و تمدن اسلامی است تا بلکه با طرح مسائل جدید، متدولوژی متفاوت و رویکردهای متنوع بتوان از فضای دگم تمدنی در ایران عبور کرد و طرحهای نظری نویی در موضوع تمدن و تمدن اسلامی درانداخت. پرواضح است طرح ادبیات غربی نه برای ایجاد تراکم جدید از مفاهیم غربی در تحقیقات اسلامی و انقلابی است. آنچه از این ترجمه در نظر است، طرح پرسشهای متفاوت و بروز در این موضوع است تا بلکه تمدنشناسان ایرانی با تکیه بر منابع بومی و دینی تحقیقات تازهای را رقم بزنند و نظرات و نظریات کارآمدتری در تمدن و تمدن اسلامی ارائه کنند. کتاب حاضر حاصل تلاش جمعی از استادان، پژوهشگران و کارشناسان است. در گام اول سیدمحمد موسوی ( مهیار ) سختگیریها و نظارتهای گامبهگام بنده را تحمل کردند و توانستند مقالات فاخری را در موضوع تمدن جستجو کرده و جمعآوری کنند. سپس شورای وقت پژوهشی مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی آقایان دکتر محمدتقی سبحانی، دکتر محسن الویری، دکتر محمدتقی کرمی قهی، دکتر علیرضا واسعی، دکتر مجتبی عبدخدایی، دکتر حسن خیری و دکتر کرماللهی همۀ مقالات پیشنهادی اینجانب را در ترجمه مقالات پذیرفتند و در امر اقدام به ترجمه ما را همراهی کردند. آنگاه جناب سیدمحمدحسین صالحی که پیش از این در ترجمه کتاب سکولاریسم: از ظهور تا سقوط با ما همراه بودند، ترجمه همه مقالات را یکجا قبول کردند و آن را با دقت تمام به انجام رساندند. دشواری کار، آقای صالحی را خسته نکرد و ایشان در هر مرحله از کار با صبوری و حوصله، سطر به سطر ترجمه را بررسی و نهایی کردند. در گام دیگر سرکار خانم دکتر فاطمه توفیقی بررسی و ارزیابی ترجمه را عهدهدار بودند که متواضعانه زحمات پیدرپی ما را تحمل و پیشنهادهای سازندهای ارائه کردند. آنگاه جناب دکتر محمدرضا بهمنی مدیر گروه مطالعات تمدنی در این مرکز با حوصله تمام همۀ شانزده مقاله را به لحاظ محتوایی بررسی کردند و مقدمه فاخری بر این مجموعه افزودند. در این بین جناب دکتر مهدی مولایی و همینطور آقای محمدعلی بهشتی در تهیه نمایههای تفصیلی ( کنار متن ) و تنظیم و یکسانسازیهای صوری مقالات تلاش بسیاری کردند تا کار خوانندۀ متن را آسان و راه رسیدن به محتوا را کوتاهتر کنند. در بررسیهای محتوایی نیز جناب دکتر مهدی امیدی تکتک مقالات را با دقت خواندند و گاه ملاحظات انتقادی را گوشزد کردند که برخی از آنها در مقدمه دکتر بهمنی گنجانده شد. در مرحلۀ نهایی، دکتر بهمنی تکتک مقالات را بازخوانی و چینش و هماهنگی کل کتاب را ساماندهی و سپس ویراستار محترم به ویراستاری آن اقدام کردند. فرایند کار هرچند طولانی و گاه فرسایشی بود، ارزش محتوایی کار و همدلی همه بزرگواران مایه انگیزه و دلگرمی بود که از همه آنها صمیمانه قدردانی میکنم. نهایتاً از ریاست محترم پژوهشگاه حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر نجف لکزایی، معاونت محترم پژوهشی حجتالاسلام و المسلمین آقای دکتر یعقوبنژاد و همینطور همکاران گرامی در مرکز نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سپاسگزارم که مقدمات چاپ و نشر این مجموعه را فراهم کردند. حبیبالله بابائی رئیس مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی