گفتمان های تمدن اسلامی در ترکیه معاصر

کتاب گفتمان‎های تمدن اسلامی در ترکیه معاصر تلاشی است در معرفی اندیشه هایی که در جهان اسلام برای پاسخ به مسائلی نظیر نحوه مواجهه با تمدن غرب و فرایند ساخت تمدن اسلامی در دوره معاصر ارائه شده است. این کتاب بر چند متفکر معاصر از سرزمین آناتولی متمرکز شده است؛ سرزمینی که میراث دار تجربه ای خاص از اسلام گرایی زیر بیرق خلافت عثمانی است. در این اثر تلاش شده است ضمن بیان اندیشه ها، زمینه تولید و بازتولید اندیشه ها ترسیم شود تا مخاطب تصویری روشن تر از فرایند تحولات فکری در کنار تحولات عملی دریافت نماید. شباهت در شوق و انگیزه دو کشور ایران و ترکیه در احیای تمدن اسلامی، رونق مباحث علمی مرتبط با تمدن اندیشی را افزایش داده است و به نظر می رسد تولید آثاری برای معرفی آنچه که در عرصه دانشی و عملی دو کشور اسلامی می گذرد، تضارب و تفاهم فکری و عملی در پی خواهد داشت. سخن آخر در این پژوهش تلاش شد بر اساس تحلیل تمدنی به گفتمان ‎ های موجود در ترکیۀ معاصر پرداخته شود. این تحلیل تمدنی بر این قواعد مبتنی است که تمدن ‎ خواهی یکی از مهم‌ترین متغیرها و فاکتورهای آغاز تحولات در جهان اسلام بوده است. در کشورهایی که انگیزه و شوق برای احیای تمدن اسلامی ایجاد شده، ما شاهد تسریع در برون‌رفت از بحران ‎ های موجود در جهان اسلام هستیم. بحران ‎ هایی که راه‌حل ‎ های پیشین ارائه‌شده همانند ملی ‎ گرایی، قوم ‎ گرایی، غرب ‎ گرایی و شرق ‎ گرایی نتوانسته ‎ اند راه‌حلی برای آن ارائه کنند و کلاف سردرگم بحران ‎ های موجود در جهان اسلام را پیچیده ‎ تر کرده ‎ اند؛ اما به نظر نویسنده، تمدن ‎ خواهی قرآنی توانسته ـ به تعبیر علامه بدیع ‎ الزمان سعید نورسی ـ « یأس » را از جهان اسلام بزداید و « امید » را در دل فرد مسلمان روشن کند. تمدن ‎ خواهی همان پایگاهی شد که جهل و ناآگاهی را نمایان کرده است و می‌کوشد ریشه ‎ های تفرقه در جهان اسلام را با گرایش به سمت امت ‎ سازی و برادری ایمانی، مصائب ناشی از اختلاف را کاهش دهد. تولید « الهیات تمدنی » در جهان اسلام توانسته الهیات مقاومت، زندگی، اقتصاد، توسعه و … را در جهان اسلام بازتولید کند. این امر سبب شده تمدن ‎ نویسی، پیشرفت ‎ نویسی باشد؛ بدون آنکه غرب ‎ گرایی یا غرب ‎ زدگی در آن غلبه یابد. تلاش برای تمدن ‎ نویسی، تلاشی برای هویت ‎ جویی است. هویت ‎ جویی اسلامی که روح زندگی انسانی و اسلامی و مستقل از دیگران را برای تمدن ‎ باوران رقم می ‎ زند. وجه اشتراک همۀ تمدن ‎ خواهان اسلامی در مناطق گوناگون جهان اسلام، بازگشت به قرآن ( وحی ) به عنوان ایدۀ هدایتگر و عامل پیش ‎ برنده و سازندۀ تمدن اسلامی است؛ ازاین‌روست که علامه بدیع ‎ الزمان نورسی با نگارش تفسیر قرآنی متفاوت ( رسائل‌ النور ) سنگ بنای تمدن ‎ سازی اسلام در ترکیۀ معاصر را می ‎ نهد و بخش انبوهی از جامعۀ ترکیه را از اندیشه ‎ های خود متأثر می ‎ کند. هرچند بسیاری از پیروان وی به جای بازگشت و توقف در قرآن، بر نورسی ( نورچی ‎ گری ) متوقف شده ‎ اند و نورسی به جای آنکه نقش یک مسیر را ایفا کند، خود به مقصد تبدیل شد و این امر سرعت تحولات اسلامی در ترکیه را کاهش داده است و اختلافات به این سمت‌وسو رفت که کدام قرائت، نحله، گروه و … نزدیک‌ترین و صحیح ‎ ترین قرائت از آرا و عقاید بدیع‌الزمان است و این وضعیت در مورد گولنیست ‎ های ترکیه که تلاش ‎ های خود را ادامۀ راه سعید نورسی می ‎ دانند، با شدت بیشتری پیگیری می ‎ شود؛ اما در هر صورت برای شناخت تحولات اسلامی ترکیه، شناخت مفهومی به نام « اسلام آناتولی » از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. بدون درک اسلام آناتولیایی، به عنوان یک اسلام فرهنگی که یک تجربۀ زیستی خاص است، درک بروندادهای آن امکان‌پذیر نیست. این امر در مورد دیگر مناطق فرهنگی در جهان اسلام مانند اسلام مالایی نیز صدق می‌کند.


گفتمان های تمدن اسلامی در ترکیه معاصر
مقدمه بحران رویارویی جهان اسلام با غرب مدرن مسائل و رویکردهای برآمده از بحران مواجهه معرفی پژوهش حاضر و تقدیر و تشکر فصل اول: تحلیلی بر تحولات تاریخ معاصر ترکیه دوره عثمانی ترکیه مدرن عبور از لائیسم و بازگشت به اسلام گرایی فصل دوم سعید نورسی، احیای اسلام گرایی و رویارویی با تمدن غرب مدرن زندگی نورسی، از تولد تا بدیع الزمان شدن ادوار زندگی علمی و جنبش نور رسائل النور اندیشه ورزی سیاسی – اجتماعی حول محور قرآن اندیشه تمدنی نورسی الف) تعریف تمدن ب) منبع تمدن ج) متغیر کانونی تمدن د) ماهیت تمدن غرب. ه) مقایسه تمدن اسلامی و تمدن غربی و) دین و تمدن ز) وحدت و تمدن ح) علم و تمدن ، نورسی و لزوم تحول در نظام دانشی جهان اسلام ط) دولت و تمدن جمع بندی و بررسی آرای نورسی در باب تمدن اسلامی فصل سوم گفتمان اسلام سیاسی در رویارویی با غرب ظهور اسلام گرایی سیاسی ادوار اسلام گرایی سیاسی الف) دوره نخست اسلام گرایی سیاسی ب) دوره دوم اسلام گرایی سیاسی ج) دوره سوم اسلامگرایی سیاسی عرفی شدن اسلام گرایی سیاسی) اصول اندیشه سیاسی در اسلام گرایان سیاسی نجم الدین اربکان الف) ابتنا بر اسلام ب) نهادینه سازی جریان اسلامی در داخل ترکیه و در جهان اسلام جمع بندی، نقد و بررسی فصل چهارم اسلام گرایی اجتماعی و تمدن نوین اسلامی ظهور اسلام گرایی اجتماعی (میانه رو) معرفی محمد فتح الله گولن مراحل و اهداف جنبش گولن مبانی اندیشه ای جنبش گولن الف) تأکید بر جایگاه علم و عقل در اسلام ب) عمل گرایی ج) احیای تمدن اسلامی صورت بندی تمدن اسلامی از منظر گولن الف) ماهیت تمدن ب سرآغاز تمدن راستین…. ج) منبع تمدن اسلامی : دین و قرآن د) رابطه دین و علم نظریه علم دینی ه) کارکرد تمدن و) مقايسه روح تمدن اسلامی و غربی ۱) آسیب شناسی تمدن اسلامی ۲) آسیب شناسی تمدن غربی ز) قواعد و ابزارهای تمدن سازی ح) گفتگو و رواداری ط) آموزش و تمدن ی) بازار ک) رسانه تفسیر گولن از مفاهیم سیاسی الف) اسلام اجتماع و سیاست ب) دولت ج) دموکراسی و آزادی د) اسلام ترکی و انقلاب ه) توجه به حقوق اجتماعی اسلامی و تطبیق با آرمانهای لیبرالیستی و) امنیت در جامعه داخلی و بین المللی ز) اسلام و نظام بین الملل جمع بندی فصل سخن آخر کتابنامه نمایه ها آیات روایات موضوعات اعلام و مشاهیر کتاب ها مكانها تنالگان سخنی با خواننده تحولات چند دهه گذشته در برخی کشورهای اسلامی چهره متفاوتی از جهان اسلام را نمایان کرده و این امر نوسازی مطالعات مرتبط با جهان اسلام را ضروری می.کند تحولات معاصر در تطورات اندیشه ای و ظهور گفتمانهای نوظهوری ریشه دارد که توانسته اند به پرسشهای پیش روی جهان اسلام پاسخ های جدیدی ارائه بدهند انقلاب اسلامی ،ایران جریانهای اسلامی در جهان عرب در جنوب شرق آسیا و در ترکیه همگی از دوره گذار در جهان اسلام خبر میدهند. فهم آیندۀ جهان اسلام در گرو بررسی تفصیلی تحولات کنونی است. شناخت مهمترین اندیشمندان و آثار آنان، شناخت جنبش ها و جریانهای اصلی متأثر از اندیشه های جدید میزان حضور آنها در فضای سیاسی – اجتماعی، جهت گیریهای آنها در برابر محیط پیرامون و بسط بین المللی آنها میتواند به شناخت این تحولات یاری رساند. بررسی تطبیقی این جریانها در مقایسه با خود و جریان های دیگر تمایزات آنها از پیشینیان خود و هماوردهای خود در جهان اسلام را نمایان تر میکند. از سوی دیگر برشهای موضوعی و تطبیق بر اساس آن نیز میتواند درک عمیق تری را پدید آورد. از جمله موضوعاتی که انتخاب آن به عنوان مسئله مرکزی در این تحولات ارزشمند به نظر میرسد تمدن اندیشی است؛ چراکه در برخی از این جریانها مسئله تمدن از درخواست بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شده است اینکه این امر از کجا ناشی میشود پرسش دیگری است و مجال دیگری می طلبد؛ اما شواهد بر این امر دلالت دارند که در مناطقی که از پیشینه تمدنی در تجربه زیستی خود برخوردارند مانند ایران و ترکیه تمدن خواهی بیشتری در اندیشه ورزی ها مشاهده میشود ورود مراکز پژوهشی به مطالعات جهان اسلام با رویکردهای گوناگون میتواند به ارائه تصویری روشن تر، دقیق تر و گسترده تر از جهان اسلام و تحولات معاصر آن به ویژه تمدن اسلامی بینجامد. مركز مطالعات اجتماعی و تمدنی تلاش کرده با در دستور کار قرار دادن موضوعات پژوهشی مرتبط با جهان اسلام بخشی از این وظیفه را بر عهده گیرد. پژوهش پیش رو که حاصل تلاش طولانی و مؤثر آقای دکتر رسول نوروزی مدیر گروه مطالعات تمدنی در مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه است تمدن اندیشی اسلامی در ترکیه معاصر را به عنوان موضوع اصلی مورد تأکید و تمرکز قرار داده است. دکتر نوروزی در این پژوهش پس از ارائه تصویری کوتاه از تحولات تاریخ معاصر ترکیه به معرفی اندیشه و بررسی تمدنی بدیع الزمان سعید نورسی رویکردهای مبتنی بر اسلام سیاسی نجم الدین اربکان و اندیشه تمدنی محمد. فتح الله گولن پرداخته است. در این اثر تلاش شده ضمن نشان دادن فراز و فرود اسلام گرایی در ترکیه معاصر تمدن اندیشی به صورت مشخص استخراج و بررسی شود؛ فرایندی که با بدیع الزمان سعید نورسی آغاز شد و سپس توانست به مجادله جدی با لائیسم برخیزد و گسترش و آنگاه در دوره های بعد در ابعاد سیاسی تجلی یابد و در گام دیگر در اندیشه های محمد فتح الله گولن تفسیری دیگر و سرنوشتی متفاوت بیابد. روشن است که این اثر نماینده تام تمدن اندیشی در ترکیه معاصر نیست؛ اما سرآغازی بر تدوین اندیشههایی است که برای مخاطب ایرانی در هاله ای از ابهام قرار دارد امید است پژوهشهای تمدنی مرتبط با جهان اسلام بیش از پیش گسترش یابد و مطالعات تمدنی در مقیاس یک تمدن به سرانجام برسد. لازم است در این باره از حمایت های رئیس محترم پژوهشگاه حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجف لکزایی صمیمانه قدردانی کنیم؛ همچنین زحمات معاون پژوهشی پژوهشگاه حجت الاسلام و المسلمین دکتر یعقوب نژاد، نشر پژوهشگاه که عهده دار آماده سازی فنی و چاپ و نشر اثر حاضر بوده و هست کارشناس مسئول امور پژوهشی مرکز مطالعات آقای دکتر زهیری کارشناس دفتر پژوهش جناب آقای ترابی و کارشناس گروه مطالعات تمدنی آقای بهشتی را ارج نهیم از خداوند متعال توفیق بیشتر می خواهیم و افق های روشنی را برای امت اسلام و جامعه جهانی اسلام آرزو می کنیم. آمین حبیب الله بابائی – رئیس مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی مقدمه ۱. بحران رویارویی جهان اسلام با غرب مدرن گستره های تمدنی در صورت رویارویی و تعامل با محیط تمدنی پیرامون خود بسته به وضعیت درونی خود و میزان و نوع ارتباط و آشنایی با تمدن دیگر که ممکن است در حالتهای گوناگونی همچون ،جنگ تجارت ارتباطات سیاسی، فرهنگی و فلسفی صورت پذیرد – واکنشهای متفاوتی از خود بروز می دهند. در صورتی که گستره تمدنی مقصد از سطح تمدنی برتر یا دست کم وضعیت توازن برخوردار باشد جامعه وضعیت ثبات خود را حفظ خواهد کرد؛ اما چنانچه سطح تمدنی مقصد از هویت تمدنی مستحکم و ثابتی برخوردار نباشند دچار بحران میشود و در این مرحله است که تلاشهای مضطربانه برای گذار از وضعیت موجود صورت میگیرد و این تلاشها در صورتی به کامیابی خواهد انجامید که گستره تمدنی پیش از هر چیز به قرار و سکون هویتی برسد و جامعه باید نسبتش را با «خود» و «دیگری» مشخص کند. از این مرحله به بعد فرایند باز تولید تمدن با اتکا به قواعد تمدن سازی شکل گیرد؛ برای نمونه هم ایران و هم ترکیه رویاروییهای پرشماری با غرب داشته اند ایران از دوره صفویه با غرب تعامل اقتصادی و دیپلماتیک داشته و هیچگاه جامعه و نظام سیاسی ایران بر اثر این رابطه دچار اضطراب نشد و درباره وضعیت هویتی خود نگرانی نداشت. در دوره های اوج تمدن صفوی بسیاری از بیگانگان در مناطق گوناگون ایران اسکان داده می شدند. مسیونرهای مسیحی ! به طور رسم رسمی و آشکار و با اجازهٔ پادشاه وقت در ایران فعالیت داشتند که برخی از آنها همچون پدر آنتونیو دوژزو یا علی قلی جدید الاسلام شیعه شدند. تمدن عصر صفوی با آغوشی باز مسیونرهای مسیحی را میپذیرفت تا قدرت فرهنگی و علمی عرصه تمدنی خود را نمایان کند. همۀ اینها نشانگانی از قرار هویتی در جهان اسلام بود. بازرگانان خارجی و جهانگردان بسیاری در ایران حضور داشتند که سفرنامه های فراوانی از وصف آنها از سطح توسعه ایران و مقایسۀ آن با اروپای به جای مانده از دوره قـرون وسطا نکات بسیار جالبی را در اختیار قرار میدهد. اما در دوره قاجار و سپس پهلوی این رویارویی ابعاد نظامی و سیاسی را نیز تجربه کرد و سبب تغییر در صورت بندی رویارویی ایران با غرب شد در امپراتوری عثمانی نیز وضعیت مشابهی در کار بود عثمانی که خود را خلیفه پیامبر اکرم دانست به شدت با جهان غرب دچار چالش بود غرب قرون وسطا چه در برابر صفوی و چه در برابر عثمانی از جایگاه امروزی برخوردار نبود؛ بنابراین نه در ساحت علم نه در ساحت فرهنگ و نه در ساحت جنگ، سلطه و برتری هژمونیک نداشت سلطان محمد ـد فاتح با فتح قسطنطنیه افول امپراتوری روم شرقی را تکمیل کرد و پادشاهان دیگر عثمانی با نفوذ تا قلب اروپا و دروازه های وین قدرت جهان اسلام را به رخ جهان مسیحیت کشیدند. رویارویی جهان اسلام با غرب مدرن از دههای پایانی قرن نوزدهم شدت بیشتری یافت و در دهه های آغازین قرن بیستم به ویژه در پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۹م به اوج خود رسید فروپاشی امپراتوری عثمانی و زوال چند قرن حاکمیت بر بخشهایی از جهان اسلام و اروپا اشغال ایران فروپاشی حکومت قاجاریه و… از پیامدهای این رویارویی بود که بحران مدرنیته غربی را از ساحتهای فکری به حوزه های عملی کشاند هر چند پیش تر در جنگ های ایران و روس و در مراوداتی که میان بخشهای غیر عربی جهان اسلام به ویژه ایران عهد قاجار عثمانی و هند با روسیه، انگلستان، پرتغال و کشورهای اروپایی دیگر ایجاد شده بود تفاوتها در حوزه قدرت و اثرگذاری و نفوذ بین این دو رقیب دیرینه آشکار شده بود این بحران که در خشن ترین حالت آن یعنی شکل نظامی نمایان شد در حوزه های سیاسی و اقتصادی نیز جهان اسلام را به چالشی جدید وارد کرد و در نهایت در کلان ترین سطح خود به بحرانی تمدنی تبدیل شد؛ بدین معنا که این بحران یک مواجهه تمدنی با سیستمهای فرهنگی متمایز بود؛ از این رو پرسش اصلی در مورد مدرنیته اروپایی صرفاً حول محور اقتباس مدل ،اقتصادی مدل سیاسی یا فناوری و….. اساساً حول محور غربی شدن یا نشدن (پذیرش تمامی ارزشها و هنجارهای غربی یا نپذیرفتن (آن قرار گرفت و این امر نشان میداد بحران از سطوح خرد عبور کرده و در کلانترین سطح و حادترین شکل ممکن یعنی تقابل دو سیستم فلسفی ظهور و بروز یافته و جدالهای پراکنده به مجادله گفتمانی تبدیل شده است. در این پژوهش در کنار بررسی صورت بندیهای رویکردهای گوناگون اسلامی با تمدن غربی این فرضیه نیز بررسی میشود که این صورت بندی ها ارتباط مستقیمی با میزان شناخت از «خود» و «دیگری» دارد؛ بدین معنا که هر سطح از شناخت خروجی متفاوتی نسبت به سطح بعدی خواهد داشت؛ از این رو بیشترین داده های به دست آمده در سطح شناختی که در وضعیت مواجهه نظامی میان جهان اسلام از غرب به دست می آید به عرصه معطوف است. داده هایی که در سطح صلح حداقلی به دست می آید، لایه های بیشتری را در بر میگیرد که در عرصه های تجارت، صنایع، آموزش و…. صورت بندی میشود و در نهایت دادههایی که در سطوح ارتباطی گوناگون اعم از دیپلماتیک آموزشی تجاری و… به دست می آید، سطح مواجهه و قبض و بسط و تغییر و تحول تمدنی را در سطوح کلانتری به نمایش می گذارد؛ اما عالی ترین سطح این مواجهه سطح مواجهه مبانی فلسفی و سازنده دو تمدن است. جهان اسلام در رویارویی با غرب همۀ سطوح ارتباطی را تجربه کرده است. هنگامی که غرب در این سطوح از وضعیت بهتری برخوردار بود، جهان اسلام چالشها و در نهایت بحران داخلی را تجربه کرد. چالش های سطح نظامی، اصلاحات نظامی مدل عباس میرزا یا اصلاحات و تنظیمات عثمانی در سطوح نظامی را در بر داشت که چاره کار نبود سطح ارتباطات صلح آمیز اصلاحات امیرکبیر و تغییرات سیستم آموزشی صنعتی و…. را در بر داشت که حوزه عثمانی نیز چنین تجربه ای داشت و در نهایت در شکل سیاسی اصلاحات سیاسی در قالب نظام مشروطه را به نمایش گذاشت که هر دو حوزه ایران و عثمانی تجربه مشترکی در این زمینه داشته اند؛ اما هیچ یک از این راه ها نتوانست رویارویی با جهان غرب را به سود جهان اسلام تغییر دهد. به نظر می رسد تا زمانی که جهان اسلام در سطوح فلسفی که. آن فرهنگ خروجی است با غرب مواجه نشود نمی تواند درک درستی از ماهیت غرب داشته باشد؛ زیرا تنها در این صورت است که امکان مقایسه دو مبنا وجود دارد در سه لایه پیشین خروجیهای آن با مبانی اسلامی تطبیق داده می شود؛ مثلاً خروجی صنایع نظامی خروجی صنایع صنعتی و آموزشی و در نهایت نظام مشروطه و دموکراتیک با آموزه های اسلامی تطبیق داده می شود و در این صورت امکان صورت بندی صحیح با تمدن غربی از دست میرود و دقیقاً به همین دلیل بود که ارتباط میان جهان اسلام و جهان غرب یک ارتباط بحران زا تصویر نمی شد. اما از آشنایی جهان اسلام با جنبه فلسفی غرب بود که فرهنگ غربی به عنوان یک جایگزین فلسفه و فرهنگ اسلامی مطرح شد؛ یعنی جدال جهان اسلام با غرب در ضعف نظامی عباس میرزا)، ضعف علمی و صنعتی امیرکبیر) یا در شکل نظام سیاسی انقلاب) مشروطه) نبود؛ بلکه جدال واقعی جهان اسلام با جهان غرب در ساحت فلسفی و فرهنگ غرب بود. همان گونه که کالینز معتقد است اقتباس تمدنی و اثرگذاری تمدنی زمانی اتفاق می افتد که دو تمدن به فلسفه و فرهنگ ارتباط) (فرهنگی یکدیگر توجه کنند و از آن است که حضور عناصر ،اقتصادی، سیاسی و نهادی دیگر آسان میشود و در بافت جدید تمدنی معنا می یابد. 2.مسائل و رویکردهای برآمده از بحران مواجهه بحران چگونگی رویارویی با تمدن غرب که چالش مدرنیته نامیده شده است در جهان اسلام پرسشهای گوناگونی را ایجاد کرد؛ از جمله این پرسشها نقش مدرنیته در ظهور گفتمانهای اسلامی است. این پرسش فرع بر پرسش ارتباط میان مدرنیته و توسعه (تمدن) است. برخی بر این باورند که امکان دستیابی به توسعه بدون پیروی کامل از مدرنیته امکان پذیر نیست؛ یعنی مدرنیته به عنوان محصول تحولات چند قرن اخیر غرب از شاخصه ها و مؤلفه هایی همچون سکولاریسم اومانیسم فردگرایی و خردگرایی برخوردار است که اصول مسلم دستیابی به آن در نظر گرفته می شود؛ بدین معنا که دستیابی به مدرنیته بدون مراعات این اصول امکان پذیر نیست روی . رویکرد دیگر به مدرنیته رویکرد بومگرا به مدرنیته است و هر جامعه ای میتواند با حفظ دین و… به توسعه دست یابد اما سرانجام این توسعه نیز ذیل مدرنیته تعریف میشود؛ یعنی رابطة عموم و خصوص من وجه است؛ اما بخش خاص بودگی آن در وضعیت حداقلی تمایز بخشی وجود دارد در بررسی گفتمانهای تمدنی در کشورهای گوناگون جهان اسلام باید به این بخش نیز توجه شود؛ از این رو ضروری است که واکنشهای گوناگون به مقوله غرب و مدرنیته برآمده از آن توصیف شوند. از آنجایی که هنگام آشنایی با مدرنیته ،غربی جهان اسلام از یکپارچگی در ساحت نظر و عمل برخوردار ،نبود طبیعی بود که در برهه های گوناگون تاریخی واکنشهای متفاوتی در باب نحوۀ ارتباط با مدرنیته از خود بروز دهد. این واکنشها اغلب میتوان در طیف گسترده ای از تغییر کامل و همه جانبه زیست سیاسی و اجتماعی بر اساس مدل غربی از یک سو و تحفظ کامل بر سنتها و ارزشهای بومی از سوی دیگر دسته بندی کرد. در رویکرد نخست رویکرد غرب گرایی محض برخی کشورهای اسلامی منفعلانه مبهوت مدرنیته غربی شده و با پذیرش سکولاریسم و فراتر از آن لائیسیسم به عنوان سکوی پرش به دنیای مدرن و دستیابی به پیشرفت در صدد حذف اسلام از ساحت اجتماعی و سیاسی برآمدند؛ از این رو در مقطعی برخی کشورها همچون ایران عصر پهلوی و ترکیه دوران آتاتورک اسلام را مانع پیشرفت دانستند و با همت تمام به سمت غربی شدن گام برداشتند رویکرد دوم نیز غرب ستیزی را سرلوحه کار خود قرار داد و با اعتقاد و باور به ارزشها و سنت های اسلامی تلاش چشمگیری برای محافظت از اسلام از خود نشان داد. این رویکرد در مناطق گوناگون جهان اسلام در قالبهای گوناگونی بروز یافت؛ به بیان دیگر نخستین واکنشهای چگونگی عبور از این رویارویی تمدنی، دو دسته آرای ایجابی، یعنی پذیرش غرب و آرای سلبی یعنی طرد غرب را که از این رویکرد به رویکرد شریعت گرایی اسلامی نیز یاد میشود، در بر می گیرد که دو سر طیف نظریه پردازی را ایجاد کرده اند در میانۀ این دو طیف رویکردهایی پدید آمدند که کوشیدند با نزدیک کردن دو دیدگاه اصلی مسیری را فراهم آورند که به حل بحران بینجامد؛ زیرا دو شیوهٔ پیشین صرفاً حذف صورت مسئله بود و هر دو رویکرد سبب افزایش سطح بحران میشد این دسته از عالمان مسلمان در صدد برآمدند تا با شناخت مسائل مطروحه و طرح پرسش های جدید و فراهم آوردن پاسخهای درخور با اتکا به اسلام مانع از بین رفتن هویت دینی مسلمانان ترکیه شوند نقطه کانونی این پرسشها ارتباط میان اسلام و مدرنیته غربی یا به طورکل مسئله پیشرفت و ترقی و تمدن سازی بود. همین امر سبب شکل گیری فضای فکری جدیدی در میان اندیشوران مسلمان ترکیه شد و در نتیجه میتوان گفت نقطه عطفی در تفکر دینی و ظهور اندیشه های جدید را داشت؛ زیرا رویکرد عالمانه در فضای تعقل و تحقیق و فارغ از در پی احساسات و شور دینی و مذهبی شکل میگیرد و همین امر سبب می شود پاسخ هایی که فراهم می آیند از قابلیت بیشتر حل مسئله و در همین راستا از گستره و قدرت و دوام بیشتری نیز برخوردار باشند. رویکردهای میانه را میتوان گزینش انتخابی یا اقتباس آگاهانه دانست. رویکرد سوم رویکرد تعامل انتقادی با غرب است که پس از عبور از واکنشهای احساسی اولیه – له يا عليه مدرنیته – واکنشهای عالمانه و منطقی تری در قبال مدرنیته از خود بروز داده است این رویکرد با اتکا به علوم اسلامی مبتنی بر مذاهب گوناگون اسلامی به مطالعه مدرنیته پرداخته و در نتیجه شاهد ظهور گفتمانهای جدید اسلامی هستیم رویکرد انتخاب گزینشی قرائتی از اسلام با هدف احیای تمدن اسلامی با قرائتی روز آمد از اسلام بود. در حقیقت هر جریان دینی که از قابلیت بیشتری در بحث رابطه نظر و عمل برخوردار بود توانست خود را با شرایط جدید منطبق تر کند؛ اما جریانهایی که سنت گرای محض بودند و توان برقراری ارتباط میان ساحت عمل و نظر را به لحاظ تئوریک نداشتند به سمت بنیادگرایی و رادیکالیسم اسلامی پیش رفتند این نوع قرائت از اسلام را میتوان تفکر سیاسی – اجتماعی دانست؛ زیرا در این تفکر سخن از ماهیت و مناسبات اجتماعی و شیوه رویارویی انسان با پدیده های جمعی و عمومی است. در این رویکرد غرب نه به عنوان یک وضعیت بلکه به عنوان یک فرایند در نظر گرفته میشود. در این وضعیت بررسی غرب به خروجی های آن محدود نمی شود؛ بلکه به مبانی فلسفی آن نیز توجه میشود برخی در این دیدگاه بر این باورند که میتوان با بخشهایی از آن همراهی کرد؛ بدون آنکه مقهور تمامی مبانی فلسفی آن شد؛ زیرا امکان احتراز از آن وجود دارد. این نگاه منتقدانی جدی دارد که رویکرد تفکیکی به غرب را امکان پذیر نمیدانند؛ با وجود این اندیشوران کوشیده اند خط تمایزات میان غرب و جهان اسلام را مشخص و نوعی سازواری میان این دو پدیده برقرار کنند در پژوهش حاضر به رویکردهای گوناگون اسلامی در باب چگونگی مواجهه با غرب در ترکیه معاصر پرداخته می شود. گفتمانهای فکری ظهور یافته در ترکیه معاصر را می توان در طیف های گوناگونی طبقه بندی کرد. در اواخر دوره عثمانی چهار جریان اسلام گرایی عثمانی ،گرایی غرب گرایی و پان ترکیسم شکل گرفت. پس از تأسیس جمهوری نیز کمالیسم ناسیونالیسم اسلام گرایی، چپ گرایی و لیبرالیسم پنج گفتمان اصلی بودند که هر یک در درون خود گرایشهای مختلفی داشتند. گفتمان اسلام گرا به طیفهای اسلامگرایی سیاسی و اسلام گرایی اجتماعی اسلام گرایی (فرهنگی تقسیم میشوند در کنار این جریان ها شاهد تولد جنبشهای قومیتی . مانند جنبش قومی کردی هستیم که نمی توان آن را جریان فکری دانست؛ بلکه فقط جریانی قومی است که در جستجوی هویت قومی خود و به دست آوردن امتیازاتی نظیر خودمختاری از حکومت مرکزی است. کشور ترکیه از جهات گوناگونی برای ایران اهمیت دارد؛ از یک سو ترکیه از منظر جغرافیای سیاسی و هم از منظر جغرافیای فرهنگی یکی از مهمترین همسایگان ایران است که در چهار دهه اخیر روابط خوبی میان دو کشور برقرار بوده است. همچنین کشور ترکیه بازیگر موازنه بخش غیر عرب منطقه خاورمیانه و حتی میتوان گفت – جهان اسلام است که تلاش دارد نقش راهبردی و راهبری خود در جهان اسلام و خاورمیانه را بازتولید کند این رویه سبب شده در برخی سیاستها از ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نیز فاصله بگیرد تا بتواند به عنوان یک بازیگر مستقل مطرح شود همچنین در ترکیه شاهد ظهور که گفتمانهای بسیاری هستیم هر گفتمان پاسخی متفاوت از گفتمانهای دیگر در فرایند رویارویی با غرب ارائه کرده است. نقطه کانونی این گفتمانها، قرائتی است که مدعی است تنها الگوی موفق برای ایجاد جامعه اسلامی و حتی تمدن اسلامی را تولید کرده و موسوم به «اسلام آناتولی است؛ مدلی که مبتنی بر قرائتی مدرن بر اساس تجربه زیست مسلمانی در جغرافیای آناتولی از اسلام است؛ یعنی با تجربه زندگی ،دینی، فرهنگی و اجتماعی در سرزمین آناتولی، پس از مسلمان شدن این جغرافیا نسبت دارد اثر بخش ترین مؤلفه در اسلام آناتولی آموزه های صوفیان و عارفان خراسان است که در سرزمین آناتولی گام نهادند. رصد این جریان در بخشهای گوناگون تاریخی میسر است که بخش چشمگیری از آن را دوران امپراتوری عثمانی تشکیل می دهد و امروزه عثمانی گرایی (نوعثمانی) بخش مهم مدل تمدنی در ترکیه معاصر شده است و داعیه داری ساخت تمدن اسلامی با نگاه به تجربه عثمانی باز تولید می شود. هر چند بیش از یک قرن از فروپاشی امپراتوری عثمانی و بالارفتن پرچم سفید عبدالحمید دوم از فراز کاخ ییلدیز در برابر انقلابیان میگذرد سودای بازگشت به شوکت دوران عثمانی و ایجاد یک موازنه تمدنی با نقطه کانونی اسلام ـ ترک در برابر غرب ظهور و بروز دارد مدعای اسلامگرایان ترکیه، عرضه الگویی خاص و موفق برای ایجاد یک جامعه اسلامی و حتی تمدن اسلامی سازوار با مدرنیته غربی است که هم مبتنی بر قرائتی خاص از اسلام است و هم بر قرائتهای رادیکال جهان غرب را دشمن جهان اسلام قلمداد نمی کند. 3.معرفی پژوهش حاضر و تقدیر و تشکر شناخت اندیشه های معاصر جهان اسلام در باب چگونگی رویارویی با جهان غرب و ساخت تمدن نوین اسلامی هم رصد فرایندهای کنونی جریان های تمدنی در جهان اسلام را میسر میکند و هم بررسی تطبیقی اندیشه های تمدنی را فراهم می آورد؛ از این رو در اختیار داشتن تصویری جامع از رویکردهای تمدنی در جهان اسلام میتواند ما را در پیشبینی جریان دانشی و جریانهای اجتماعی و سیاسی ای که مدعی ارائه رویکردی خاص در باب تمدن نوین هستند یاری رساند پژوهش حاضر بخشی از پروژه ای است که به شناخت رویکردهای تمدنی در جهان اسلام اختصاص یافته است که می توان طیفهای گوناگونی از آن را از جنوب شرق آسیا تا منطقه آفریقای عربی خاورمیانه و… یافت؛ برای نمونه در جنوب شرق آسیا «اسلام تمدنی مالزی یک پروژۀ فکری است که تلاش شده در عرصه عمل نیز تعقیب شود تا منطقه مالایی نشین را به یک وحدت تمدنی نزدیک کند شناخت این پروژه های فکری و عملی میتواند برای جمهوری اسلامی ایران در راستای تدوین الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت و طراحی تمدن نوین اسلامی راهگشا باشد. در صورتی که این احتمال وجود داشته باشد که هر یک از این الگوها به تحقق نزدیک شوند، بازیگران تمدنی آیندۀ جهان اسلام مشخص می شود و می توان الگویی برای تبیین نظم در جهان اسلام عرضه کرد و فرایندهای احتمالی آن را پیش بینی نمود. پژوهش پیش رو محدودۀ زمانی نیم قرن پایانی حکومت عثمانی و دوره ترکیه مدرن را در بر میگیرد. در این دوره رویکردهای غرب گرای محض همچون رویکرد ترکان جوان و پان ترکیستها و جمهوری خواهان به غرب رشد و نمو کرده اند و در کنار آنها نیز رویکردهای اسلام گرای محضی وجود داشتند که با تمام مظاهر غربی مخالف بودند هر یک از این رویکردها از منظر خاص خود به چگونگی مواجهه با غرب و ایجاد موازنه در برابر آن پرداخته.اند رویکرد اسلام گرای محض و نفی تمامی مظاهر غربی از سوی شیخ الاسلام ها پیگیری میشد در حوزۀ غرب گرایی نیز می توان به کسانی همچون «ضیا گوکالپ» اشاره کرد که ورود آنها از دریچه علوم مدرن بوده و به مسئله تمدن یا ترسیم راهی که از غرب میگذشت پاسخ گفتند اما در نحله سوم که در سازواری میان اسلام و مدرنیته میکوشیدند، می توان به افرادی مانند بدیع الزمان سعید نورسی و محمد فتح الله گولن» اشاره کرد که از نگاه اسلامی به شناخت پدیده مدرنیته ورود کردند و در صدد ایجاد یک مدرنیته اسلامی برآمدند. این گروه که اسلام گرایان میانه رو یا اسلام گرایان اجتماعی نامیده شدند راه حل عبور از بحران را ایجاد یک جامعه اسلامی پیشرفته با تربیت افراد دانسته اند؛ جامعه ای که از معایب مادی گرایانه غرب مبرا و از مزایای توحیدی اسلامی برخوردار باشد از این منظر، هم پالایش جوامع اسلامی ضرورت دارد و هم نقد جهان ،غرب تا در پرتو آن زمینه های داخلی بحران از بین برود و در برابر عوامل بیرونی ایجاد بحران در جهان اسلام مقاومتی آگاهانه شکل بگیرد. در این میان میتوان به رویکرد اسلامی دیگری همچون اسلام سیاسی مدل نجم الدین اربکان اشاره کرد که راه حل گذار از بحران در جهان اسلام را ایجاد یک دولت اسلامی برای اسلامی سازی جامعه می دانست که با مقاومت شدید جریانهای لائیک روبرو شد و به تغییر رویه ناچار شد و در قالب حزب عدالت و توسعه خود را بازسازی کرد تا بتواند در عرصه قدرت سیاسی باقی بماند. پژوهش حاضر با یک مقدمه که شامل بخشی از مباحث نظری است آغاز شده است. در ادامه در فصل نخست به بررسی تحولات ترکیه معاصر پرداخته شده تا مخاطب تصویری روشن از تحولات دو قرن اخیر عثمانی – ترکیه داشته باشد. در فصل دوم به بررسی اندیشههای علامه بدیع الزمان سعید نورسی رداخته می.شود در فصل سوم به اندیشه های نجم الدین اربکان اشاره می شود. گفتنی است که نجم الدین اربکان بیش از آنکه یک اندیشمند تمدنی باشد، یک اندیشمند سیاسی و یک فعال سیاسی است اختصاص فصلی نسبتاً کوتاه به نجم الدین اربکان به منظور روشن شدن تفاوت دو رویکرد اسلامی در ترکیه نسبت به نحوۀ رویارویی با مدرنیته و نشان دادن قرابت های آن با دیگر رویکردهای موجود در جهان اسلام است در فصل چهارم به اندیشه های فتح الله گولن پرداخته میشود و در پایان در یک جمع بندی مباحث کتاب به پایان برده میشود. از تمامی استادان و عزیزانی که مسیر اجرای این پژوهش را برای بنده هموار کردند کمال تشکر و قدردانی را دارم از رئیس محترم مرکز مطالعات اجتماعی – تمدنی جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی و مدیر محترم گروه مطالعات تمدنی جناب آقای دکتر محمدرض رضا بهمنی که با همدلی و همراهی کامل مقدمات انجام این پروژه را فراهم کردند، سپاسگزارم همچنین از جناب حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی سبحانی که طرح اولیه پژوهش و سیر آن در جلساتی با ایشان تنظیم شد و با مطالعه نسخه نهایی این اثر و نظارت علمی بر غنای آن افزودند بی گمان تمامی کاستیها و معایب این اثر متوجه نگارنده خواهد بود. رسول نوروزی