تمدن از مدینه به معنای شهر و محل اجتماع گرفته شده است و به معنای شیوه زندگی شهری و اجتماعی است. مفهوم تمدن معادل کلمه Civilization در انگلیسی و یا Civilisation در فرانسه است که از ریشه لاتینی Civilis، به معنای شهروند، گرفته شده است. هنگامی که از تمدنهای گذشته یاد می کنیم، منظور راه و رسمی است که هریک از این اقوام برای حل مشکلات زندگی و بهبود و پیشرفت وضع خود در پیش گرفتهاند. در مجموع منظور از تمدن، سرمایه معنوی و مادی اقوام گوناگون می باشد که از آنها به جای مانده است ملتی که گذشته خود را نشناسد محکوم به فناست. در پژوهش حاضر؛ آنچه از بررسی تمدن مدنظر است، سنت-های سیاسی تمدنهای بومی فلات ایران و تمدن بینالنهرین است. امروز دیگر جای هیچ تردیدی نیست که قبل از ورود و اسکان آریاییها، اقوام بومی ایران، از زمانهای بسیار دور در این سرزمین زندگی می کرده و در نوع خود صاحب تمدنی بی نظیر بودهاند. تحقیق حاضر حول محور این پرسش علمی قرار دارد که «قدرت دولت در تمدنهای بومی فلات ایران و بینالنهرین محدود بودهاست یا مطلق؟» هدف تحقیق توصیف، استراتژی قیاسی، چارچوب نظری تحقیق نظریه دولت مارکس، روش تحقیق مطالعه تطبیقی، روش گردآوری دادهها اسنادی و روش تحلیل دادهها تطبیق الگوست. نتایج به دست آمده حاکی از این است که قدرت دولت در تمدنهای بومی فلات ایران(به استثنای شهر سوخته) و تمدن بینالنهرین(به استثنای تمدن سومر از 2800ق.م) منطبق با دولت طبقاتی مارکس می باشد و قدرت دولت در تمدنهای مذکور محدود می باشد.