انتشار یافته در
با آغاز خلافت عباسیان (132ق/750م)، روند رو به رشد فرهنگ و تمدن اسلامی آغاز شد و پایتخت آنها، بغداد، به مرکز سیاسی و فرهنگی در زمینههای فکری، ادبی، عمران و تشکیلات اداری و سیاسی جهان اسلام مبدل شد. سدهی چهارم هجری، عصر اوج شکوه و رونق تمدن اسلامی است که با حاکمیت سلسلههای شیعیمذهب محلی همزمان بود؛ لذا رشد و تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی با تلاشها و اقدامات این سلسلههای حاکم مرتبط است. آلبویه بهعنوان اولین حکومت شیعیِ حاکم بر بخشهای وسیعی از ایران و عراق به مرکزیت «بغداد»، «ری»، «اصفهان» و «شیراز» و همچنین حمدانیان بهعنوان دیگر حکومت شیعی، در شمال بینالنهرین و شام با مرکزیت «موصل» و «حلب»، بهواسطهی تأثیر پایدار بر فرهنگ و تمدن عصر عباسی و بهطور خاص بغداد، جایگاهی مهم دارند. لذا مقایسهی ارکان فرهنگی و تمدنی این دو در شناخت شاخصههای تأثیرگذار در فرهنگ و تمدن اسلامی این عصر ضرورت دارد. در رسالهی حاضر بهصورت توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مقایسهای نقش آلبویه و آلحمدان در گسترهی فرهنگ و تمدن عصر عباسی پرداخته شده و بدین سؤال پاسخ داده میشود: آلبویه و حمدانیان چگونه بر فرهنگ و تمدن اسلامی در بغدادِ عصر عباسی اثر گذاشتند؟ نقش کدامیک از آنها برجستهتر بود؟ دستاوردهای پژوهش نشان میدهد که نقش آلبویه بهواسطهی موقعیت جغرافیایی و پیشینهی فرهنگی-تمدنی خاستگاهشان، بیش از حمدانیان بود. آنها با اقتدار سیاسی ویژه در بغداد، یگانگی و یکپارچگی خانوادگی، تعامل و رأفت با مردم، انتخاب وزیران کاردان، جذب دانشمندان صرفنظر از قومیت و مذهب آنان، ایجاد مراکز آموزشی و پژوهشی زمینه را برای شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی هموار ساختند. در حالی که آلحمدان بهواسطهی استقرار در منطقهی مرزی، عدم تسلط آنها بر بغداد (بهجز چند سال امیرالامرایی ناصرالدوله)، اختلافات درون خاندانی، اشتغال مداوم به دفاع از مرزهای قلمرو اسلامی در برابر رومیان و جنگهای مکرر با قبایل عرب همسایهی خود، قدرت تأثیرگذاری کمتری داشتند.