انتشار یافته در
تمدن اسلامی در گذشته فراز و نشیب های بسیاری را سپری کرده و در حال حاضر گرچه کشورهای مسلمان دارای توانائی هایی هستند اما تمدّن یکپارچه اسلامی هنوز فعلیت نیافته است. برای تحلیل قدرت و توانایی اسلام بر تمدّن سازی و مدیریت همه جانبه زندگی، بازخوانی ادوار تاریخی تمدّن اسلامی امری ضروری است. یکی از این ادوار حساس قرن هفتم هجری است که با دو حمله از سوی صلیبیان و مغولها مواجه میشود. ایران مستقیماٌ مورد حمله مغول ها قرار میگیرد و سپس مرکز خلافت اسلامی توسط مغولان تصرف میشود و خلافت اسلامی خاتمه مییابد. در چنین شرائطی خطر سقوط و انحطاط فرهنگ و تمدّن اسلامی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد اما حضور آگاهانه، مسئولانه و تاثیرگذار اندیشمندان مسلمان از جمله خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلّی نه تنها سبب تعدیل وضع موجود میگردد بلکه با تاثیرگذاری بر تفکر و اندیشه مغولان، آنها را در خدمت حفظ تمدّن اسلامی و ترویج فرهنگ شیعی در میآورند. پس از مسلمان شدن حاکم مغول بستر توسعه علم، فلسفه ، اخلاق و سیاست فراهم می شود و خواجه نصیر و علامه حلّی از آنجایی که دانشمندان جامع الاطراف بودند و بر علوم نظری عقلی و نقلی، ریاضیات و نجوم و سیاست و امور اجرائی مسلط بودند، توانستند فرهنگ و تمدن اسلامی را ترویج و توسعه دهند. موضوع قابل تامل در مسلمان شدن مغولان فقدان اعتقاد دینی و عقلانیت مدنی ِآنها و غنای علمی و اعتقادی عالمان مسلمان است که سبب می شود مغولان مجذوب اسلام و اندیشمندان اسلامی شوند. این پژوهش با رویکرد بازخوانی توان تمدن سازی اسلام به بررسی نقش خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلّی در حفظ اسلام و ترویج فرهنگ و تمدّن اسلامی میپردازد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است.