سرزمین ایران از دیرباز شاهد حضور مسیحیان (بهویژه نسطوریان) بوده است. تا پیش از پنج سده قبل، تعامل ایرانیان با مسیحیان، که بسیاری از آنان ایرانی بودهاند، بیشتر تعامل اقتصادی و معیشتی و کمتر تعامل سیاسی دینی بوده است. از پانصد سال پیش تا کنون که به تبع شکلگیری عملی استعمارگری، ارتباط بیشتر ملل و نحل ضرورت یافته، مذهب و عقاید دینی از جایگاه ویژهای برخوردار شده است تا جایی که در قرون اخیر، استعمار تلاش کرده است از این راه، برایپیشبرد اهداف استعماری خود بهره ببرد. به همین دلیل، نهادهایی که مذهب و عقاید را نمایندگی میکردند، از جمله دستگاه کلیسا، بیش از پیش رنگ سیاسی به خود گرفته و به موازات توسعه و گسترش استعمارگری، فعالیت آنها نیز پیچیدهتر شده است. این نوشتار در صدد پرداختن به ماهیت، شیوه و گستره فعالیت برخی از مبلغین مذهبی سیاسی از سه قرن پیش تاکنون میباشد.