رویکرد کلاسیک جامعه شناسان و دانشمندان حوزه مطالعات فرهنگی به مقوله سبک زندگی, مانند تمام مباحث دیگرء رویکردی توصیفی است. توجه به سبک زندگی به اقتضای شرایط جامعه غربی در چند دهه اخیر پررنگ شده و آن رامعیاری برای بررسی جامعه برای طبقه بندی اجتماع که دیگر از کارایی کافی برای بررسی طبقه متوسط و گسترده جامعه برخوردار نیست» قرار دادهاند. ابتد| دانشمندان غربی. در بحث سبک زندگی تنها به مظاهرو جلوههای رفتاری توجه می کردند؛ اما به تدریج عقبه معرفتی این مظاهرو جلوههای رفتاری و همچنین ارزش ها و ترجیحاتی که رفتار را هدایت می کردند مورد توجه قرار گرفت و حتی در تعاریف ارائه شده نیز وارد شد. این رویکرد ما را به سوی سبک زندگی هنجاری و تجویزی سوق می دهد که ازقابلیت خوبی برای بومی سازی سبک زندگی در چارچوب فرهنگ مقبول درهر جامعه برخوردار است و نیم تگاهی به وضعیت مطلوب و افق آرمانی فرهنگ نیز دارد. این قابلیت میتواند برای ترویج و گسترش الگوهای رفتار زمینه ساز در جامعه اسلامی و بهعنوان یک پیشران در مسیر نیل به وضعیت مطلوب جامعه منتظربه کار گرفته شود. بدین ترتیبء بر خلاف سبک زندگی برآمده ازدیدگاه انسان مدار و اندیشههای سکولار غربیء میتوانیم سبک یا سبکهای زندگی ترسیم شده درچارجوب نظام معنایی توحیدی ارائه کنیم که زمینه سازتحقق جامعه آرمانی اسلام باشد.