728 x 90
728 x 90

چکیده مقاله

وقتی از مقابله ما با تمدن غرب سخن می‌رود،اولین سؤالی که به ذهن متبادر می‌گردد، چرایی این وضعیت است.چرا از اتحاد سخن نمی‌رود؟قطعا باید تضادی در کار باشد و یا لااقل احساس آن موجود باشد که در وضعیت چنین است لذا باید جست که اصلا آیا چنین‌ تضادی یا احساسی واقعا وجود دارد یا نه،یا اصلا معقول هست یا نیست. این مقاله در جستجوی پاسخی،ابتدا علل ممکنهءموجد یا توجیه‌گر مقابله ما بع غرب را دنبال می‌کند و از دو عامل«خارجی یا بیگانه بودن»و بر«باطل بودن»غرب،عامل نخست‌ را پی می‌گیرد و با نظر به تعریف«ما»و«ذات ما»و رسیدن به این نتیجه که«ذات ما»همان‌ تاریخ ملی ماست،«خارجی بودن»را بر مبنای تداول یا عدم تداول یک چیز در بستر این‌ تاریخ ملی معنی می‌کند. سپس با تکیه بر معنای فرهنگ و لحاظ کردن این دو در یک معنا،و اثبات اینکه‌ نیازهای طبیعی بر نیازهای مادی ارجحیت دارد،و با تکیه بر اینکه تمدن زاییدهء تلاش‌ انسان در جهت بهبود معیشت می‌باشد،و اجزای تمدن همسان ترقی یا تنزل می‌کنند و لذا رشد مادی آن بر رشد اخلاقی دلیل تواند بود،و نیز اینکه تمدن به لحاظ ابداع از آن ملتی خاص است اما به لحاظ قابلیت گسترش و تداول به هیچ ملتی متعلق یا منحصر نیست،لذا کسی حق ندارد آن را از دیگران دریغ کند و یا به بهانه خارجی بودن از استعمال آن منع‌ کند. و بالاخره اینکه تجدد همان شیوه‌های نوینی است که در مسیر تاریخ زندگی ملل رخ‌ می‌دهد و سنت شیوه‌های تداول یافته و پیشینی هستند که روزی خود در عصری نماد تجدد بودند و لذا با نظر به شرایط فعلی مقابله ما با غرب مقابله سنت است با تجدد و ملاک پذیرش‌ این شیوه‌های نوین چز بر مدار صلاح یا فسادانگیزی آنان نتواند بود و معیار تشخیص این‌ صلاح و فساد درک علمی از شرایط امروزین زندگی است.

مجله
آینه معرفت ,
زبان محتوا
فارسی , ...