سیاستگذاری فرهنگی را میتوان از رسالتهای خطیر حاکمیتی دانست که امروز به عنوان یک حوزه دانشی نیز مطرح شده و در مجامع علمی و پژوهشی مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود باید گفت این حوزه علمی ومدیریتی، به نسبت حوزه دانشی مدیریت راهبردی و حتی حوزه سیاستگذاری عمومی، جوانتر و به همان نسبت نیز نحیفتر است. یکی از اقدامات برای ترمیم این خلاء حیاتی در جمهوری اسلامی ایران، بررسی تجارب سایر کشورها به ویژه کشورهای اسلامی در حوزه سیاستگذاری فرهنگی است. برای این منظور، پس از مطالعات نظری که در قالب چارچوب مفهومی تحقیق ارائه شده است، اسناد و دادههای مرتبط با سیاستگذاری فرهنگی در دو کشور اسلامی ترکیه و مصر مطالعه شده است و این دادهها بر اساس هشت مولفه شامل رویکرد به فرهنگ، عرصههای فرهنگی، نهادهای حاکمیتی، نقشها و نهادهای غیرحاکمیتی، ارتباطات فرهنگی فراملی، اهداف فرهنگی، اصول سیاستگذاری و ابزارهای سیاستی بررسی و طبقهبندی شده است.