تمدنشناسان بر وجود تاریخی تمدن اسلامی و نقش کمنظیر آن در تمدن جهانی اتفاق نظر دارند، چنانکه حیاتمندی آن را در طول تاریخ گذشته پذیرا شدهاند، ولی با توجه به آنچه در سدههای اخیر این تمدن از خود به جا نهاده و نقش کمرنگی که در صحنه تمدن جهانی داشته است، این پرسش را برای اندیشمندان و محققان پدید آورده که آیا این تمدن میتواند در دنیای کنونی که تحولات بنیادینی یافته، با بازآرایی خود حضوری پویا و رقیبانه داشته باشد یا نه؟ این مقاله با روش تحلیل تاریخی و تبیین علمی به این نتیجه دست یافته است که تمدن اسلامی بهرغم سستی و فتوری که خواسته یا ناخواسته دامنگیرش شده بود، میتواند دوباره در صحنه جهانی حضوری مؤثر بیابد با این پیشفرض که مبانی و ظرفیتهای تمدنساز اسلامی، چنین امکانی را برای ورود مجدد آن به عرصه رقابت تمدنی فراهم میسازد.