طوفان الأقصی و آشکار شدن دروغ‌های تاریخی

طوفان الأقصی به همگان فهماند که کشورهای عربی داری هیچگونه استقلالی نیستند، رژیم صهیونیستی درصورت اقدام منسجم نظامی و همبستگی ملت‌ها به شدت آسیب پذیر است و تمدن غربی، تمدنی است که در اصل مبتنی بر استعمار مردم خود و دیگر ملت‌ها و تبدیل آن‌ها به بردگان در خدمت صهیونیسم است.


یک قرن از عمر ما  در این سرزمین که در آن زندگی می‌کنیم، گذشته است، پر از دروغ‌هایی که به “حقایق” مسلم تبدیل شدند و نسل به نسل مردمی گمراه و سرگردان ایجاد کردند. تعداد زیادی اطلاعات و کتاب‌هایی تولید شد که تاریخ را به گونه‌ای روایت می‌کردند که مستعمرین می‌خواستند. این روایت‌ها به عقیده ای تبدیل شدند که در آگاهی و ناخودآگاه ملت و حتی در وجدان جمعی جهان تثبیت شده‌اند. این توهمات، روایت‌ها و داستان‌های ناقص در برنامه‌های درسی مدارس، کتاب‌های تاریخ، اصطلاحات رسانه‌ای و در صحبت‌های سیاستمداران و رهبران صبح و عصر در چهره ما، مسلم تلقی شدند تا جایی که بخشی از ترکیب ژنتیکی ذهن جمعی عربی و غربی شدند. تنها تعداد کمی از محققان، متفکران و نخبگان از این دام جان سالم به در بردند که صدایشان در میان سر و صداهای دیگر گم شد و تقریباً کسی به آن‌ها گوش نمی‌داد، تا جایی که هر فریادی برای آن‌ها بی‌طنین شد. این دروغ‌ها به هر گوشه‌ای از زندگی ما خزید و حقیقت را با لایه‌ای ضخیم از دروغ و گمراهی پوشاند تا جایی که ما با دروغ و سرگردانی آمیخته شدیم و به ربات‌هایی تبدیل شدیم که توسط ماشین دروغ هدایت می‌شدند. عجیب است که برخی از ما، و شاید بسیاری از ما، هنوز اسیر این دروغ‌ها هستیم و جایی که آن‌ها می‌روند را دنبال می‌کنیم، چه از روی جهل و چه آگاهانه و قاطعانه.

در این فضای ، دشوار است که تمام این دروغ‌ها و روایت‌های افسانه‌ای دروغین را برشمرد و نادرستی آن‌ها را نشان داد، اما در اینجا بر دو دروغ تمرکز می‌کنیم که به عقیده‌ای تبدیل شده‌اند که زندگی ملت ما را کنترل می‌کند. اولین دروغ به اصطلاح استقلال کشورهای عربی است که بزرگترین افترای در گسستن پیوندهای امت و قطع آن به بهانه حفظ وطن و استقلال آن، خلوص هویت ملی و انسجام جبهه داخلی است. لفاظی های گمراه کننده و پوچ که از این دروغ بزرگ برخاسته است، با هدف تبدیل خطوط ترسیم شده توسط سایکس و پیکو به بتی برای پرستش بدون اتحاد و همبستگی است. صحبت از وحدت امت به دلیلی برای تمسخر و تحقیر تبدیل شده است و کم کم، رویایی که تخیل میلیون‌ها مخاطب را نوازش می‌کرد، به کلمه‌ای بی‌ارزش و ناپسند تبدیل شده که لب‌ها را هنگام ذکر آن می‌چسباند.

ما فرزندان عربیت، ملت واحدی هستیم که زبان، ایمان و تاریخ مشترک ما را دور هم جمع کرده است. این بدیهیات الزاماتی دارد که ساده ترین آن این است که ملت برای حمایت از کسانی که مورد ظلم و ستم قرار می گیرند حرکت کنند. با این حال، آنچه در طول دوران گذشته اتفاق افتاد این بود که آن کشورهای «مستقل» عربی در زمانی که این «دیگران» به شدت به آنها نیاز داشتند، برای خود یا دیگران ایستادگی نکردند. در حقیقت دردناک ترین فریاد در اینجا زمانی است که می شنوید زنی که تحت تاثیر تروریسم صهیونیستی در غزه فریاد می زند: اعراب کجا هستند؟ اگر این زن نمی‌دانست که اعراب پناهگاه او هستند و امت او کسانی هستند که در هنگام نیاز از او دفاع می‌کنند، این فریاد را نمی‌کرد. پس چرا آنچه او انتظار داشت اتفاق نیفتاد؟ چرا این گریه گم شد و کمتر کسی آن را شنید؟ بلکه ممکن است کسی فریادش را شنیده باشد و به دشمنش کمک کرده باشد. پاسخ به سادگی این است که آن کشورهای «مستقل» اینطور نیستند و تصمیم آنها که قرار بود ملی باشد اینطور نبود. موضوع را می توان در یک جمله خلاصه کرد: هر آنچه در کتب تاریخی درباره استقلال اعراب و «رهایی» از استعمار آمده، دروغ است و آن همه پرچم و تعطیلات، و همه آن نمادهای “ملی”، ترفندهای بصری صرف هستند که هیچ مبنای واقعی ندارند. یک کشور مستقل نمی تواند تصمیمی داشته باشد که ملی نباشد. ساده ترین کاری که یک «رهبر» ملی می تواند انجام دهد این است که به کمک زنی از کشورش بشتابد که او را به یاری فرا خوانده است، همان طور که خلیفه معتصم با شنیدن فریاد آن زن که ندای وامعتصماه سر می‌داد پاسخ گفت. خلاصه آنچه در مورد استقلال اعراب از استعمار گفته شد درست نبود و این بزرگترین اشتباهی است که «طوفان الاقصی» اصلاح کرد.

کشورهای ما به دلیل وابستگی و عدم استقلال نمی‌توانند برای خود تصمیم بگیرند.

“طوفان الاقصی” نه تنها خطای تاریخ عرب را تصحیح کرد، بلکه خطای آنچه درباره تاریخ تمدن غربی گفته می‌شود را نیز اصلاح کرد. تمدنی که در اصل مبتنی بر استعمار مردم خود و دیگر ملت‌ها است.

دومین و مهم‌ترین این دروغ‌ها، آنچه در مدارس و کتاب‌های رسمی تاریخ درباره “عداوت” رژیم رسمی عرب با به اصطلاح “اسرائیل” و جنگ‌های این رژیم علیه آن آموخته‌ایم، است. اولین و مهم‌ترین این جنگ‌ها دو جنگ هستند: نکبت و نکسه. ما آموخته‌ایم که ارتش‌های عرب در جنگ ۱۹۴۸ برای مقابله با باندهای صهیونیستی و جلوگیری از اشغال فلسطین توسط آن‌ها و در جنگ ۱۹۶۷ برای انداختن یهودیان به دریا یا در بهترین حالت، وادار کردن آن‌ها به بازگشت به کشورهایی که از آن آمده‌اند، جنگیدند.

تعداد کل سربازان ارتش‌های عربی که وارد جنگ شدند، ۱۵ هزار نفر بود که باید با ارتش دشمن که تعداد آن‌ها در آن زمان ۱۰۰ هزار سرباز آموزش‌دیده بود و آخرین سلاح‌های تولید شده در آن زمان را در اختیار داشتند، مقابله می‌کردند(با تفاوت زیاد در آموزش و تسلیحات بین اعراب و یهودیان). به طور خلاصه، این بدان معناست که این جنگ به معنای شناخته شده نبود، بلکه نمایشی بود که به دشمن این احساس را می‌داد که او به جای تمسخر، در یک جنگ استقلال شرکت کرده است.

این نمایشنامه فاجعه‌بار منجر به یک سری مواضع ملی شد که به اسرائیل این فرصت را داد که نه تنها مردم فلسطین را سرکوب کند، بلکه کل فلسطین را نیز کنترل کند و همچنین کنترل خود را در فضایی حیاتی گسترش دهد که تقریباً کل جهان عرب را پس از نمایش و نه جنگ ۱۹۶۷ (نکسه) پوشش می‌دهد. به همین دلیل است که فریاد این زن غزه‌ای که « اعراب کجا هستند؟ » گم شده است. تصحیح این تاریخ چندان روشن نبود اگر “طوفان الاقصی” نبود که نه تنها خطای تاریخ عرب را تصحیح کرد، بلکه خطای آنچه درباره تاریخ تمدن غربی گفته می‌شود را نیز اصلاح کرد. تمدنی که در اصل مبتنی بر استعمار مردم خود و دیگر ملت‌ها و تبدیل آن‌ها به بردگان در خدمت صهیونیسم است.

«طوفان الاقصی» تاریخ معاصر را بدون اشتباه بازنویسی می‌کند (و حتی بازنویسی کرده است). به همین دلیل بسیاری خواستار سرکوب و نابودی آن هستند، تا مردم همچنان با همان دروغ‌ها زندگی کنند.

نویسنده:حلمي الأسمر
منبع: سایت العربي الجديد

35note مرتبط

  •  

    نام

  •   35

    دسته بندی نشده

  •   4

    ایران

  •   1

    مصر

  •   7

    فارسی

  •   5

    عربی

  •   4

    آسیا

  •   1

    آفریقا

  •   1

    دانشگاه باقرالعلوم (ع)

  •   2

    پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

  •   8

    پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

  •   1

    پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

  •   1

    پژوهشکده شهید صدر

  •   1

    مرکز الحضارة للدراسات و البحوث

  •   1

    مركز الصفوة للدراسات الحضارية

  •   2

    مؤسسه تحقیقات راهبردی تمدن اسلامی (متا)

  •   8

    1402

  •   12

    1403