مفهوم تمدن و لزوم احیای آن در علوم اجتماعی

مولف در این کتاب بر آن است، چارچوبی برای درک فرآیند جهانی شدن و تبدیل جهان به یک دهکده جهانی فراهم آورد .به‌زعم وی عوامل “همگون کننده “موجب محو تفاوت‌های فرهنگی و یک نواخت شدن جهان می‌شود و عوامل “همگون کننده ” نزاع‌های مذهبی، قومی، ملی و ایدئولوژیک را تشدید می‌کند .وی در این کتاب می‌کوشد فرآیند جهانی شدن را با تعریف مجدد و بازیافت مفهوم “تمدن “در علوم اجتماعی و لزوم احیای آن تبیین کند .کتاب متشکل از سه بخش است :بخش اول این مباحث را شامل می‌شود1 :ـ رنگ‌ها و رنگ‌ها در جهان معاصر، 2ـ تشریف این جهان بر قامت ناساز علوم اجتماعی، 3ـ علوم اجتماعی کلاسیک در آوردگاه تمدن‌ها . در بخش دوم، “مفاهیم انسانی “با این مقولات تشریح می‌گردد1 :ـ تعریف تمدن، 2ـ روشنفکران و تمدن، 3ـ تطور درونی و تشکیل شخصیت اساسی تمدنی، 4ـ اشاعه بیرونی تمدن‌ها .موضوع بخش سوم، “تمدن و همزیستی اقوام “است .مباحث این بخش عبارت‌اند از” :تفهم میان فرهنگی”،”اختراعات و اکتشافات تمدنی “و “قضاوت میان تمدنی و همزیستی اقوام .”


مفهوم تمدن و لزوم احیای آن در علوم اجتماعی