در این کتاب سعی شده تا روشن شود وقتی دینِ خدا مادی گشت دیگر توان تغذیه کردن جان جامعه را ندارد و جان ها نمی توانند شیفته ی آن دین بشوند و امیال دنیایی خود را به پای دین الهی بریزند و در نتیجه دینداران، در عمل در عین حفظ ظاهر دین، از نتایج مهمی که از طریق دین می توانند به دست آورند، محروم می شوند. در باره ی نقش اهل البیت(ع) در دین، مؤلف محترم توجه خاصی را با مخاطب خود در میان می گذارد و روشن می کند جایگاه اهل البیت(ع) به عنوان واسطه های فیض، تماس با باطن دین است و از این طریق دین را از مادی شدن نجات می دهند و در آن حال دیگر احکام الهی قراردادهایی نیست که به تشخیص خلیفه و بنا به مصلحت وقت تغییر کند. از نکات ظریفی که مورد بحث قرار گرفته تفاوت اجتهاد بر دین واجتهاد در دین است و تأکید بر این که چرا در اجتهاد نوع اول، دین مادی می شود در حالی که در اجتهاد نوع دوم - که اجتهاد در دین است و نه بر دین- راه دینداری با ظرافت هرچه تمام تر هموار می گردد و حیات دینی حیاتی فعّال و نشاط آفرین خواهد بود. به جهت اهمیت موضوع، بحث «سنت سقوط تمدن ها از نظر قرآن» به مباحث «مادی شدن دین» اضافه شده تا ضمن تکمیل بحث، افقی در مقابل خوانندگان گشوده شود که هلاکت تمدن ها به خصوص تمدن غرب چه شاخصه هایی دارد و جایگاه آن در سنن جاری در هستی کجاست؟ به امید آن که این کتاب بتواند در حدّ خود تذکری باشد جهت جلوگیری از فروافتادن جامعه در دین مادی شده.