مفاهیم اساسی عنصر محوری در ساخت دانش و تقویت توانایی و کار پایدار هستند. به همین دلیل، ما یک مفهوم کلیدی را پیشنهاد میدهیم که ملت را از وضعیت خمودگی که در آن به سر میبرد، به وضعیت جهاد و مقاومت جامع و فعال منتقل کند؛ و آن مفهوم «مقاومت تمدنی جامع» است. این مفهوم صرفاً ترکیبی از کلمات یا عبارات نیست، بلکه الهامگرفته از آیه شریفه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (العنكبوت: 69) میباشد. این آیه شامل دو مخاطب «الَّذِينَ» و یک فعل جمعی «جَاهَدُوا» است؛ از طرف دیگر، «فِينَا» به حداکثر فعالسازی کار ایمانی که به اعتقاد به توحید و وسعت تکلیف و تاثیرگذاری اشاره دارد، اشاره میکند؛ و «لَنَهْدِيَنَّهُمْ» در این حالت جمعی فعل تمدنی، با حال هدایت جامع و فعال ارتباط دارد؛ در نهایت، «سُبُلَنَا» راههایی است که از حق جهاد و اخلاص برای خداوند سبحان و وحدت وی و ملزومات این توحید بهوجود میآید که تکلیف و التزامی دارد؛ این یک رویکرد هدایتگر به سمت روشها و راهکارها، ابزارها و آمادهسازی و تأمین است؛ و هدایتیافته به عمل، از لحاظ آگاهی و تلاش، درک و فعالیت، وسعت و گسترش، و اشکال و قالبها میباشد.
این عمل هدایت به راههایی است که با خداوند سبحان مرتبط هستند، نسبت هدایت به او و نسبت راهها در ما به جلال، قدرت و وسعت عظیم و بخششهای فراوان و نعمتهای او اشاره دارد؛ کلماتی جامع، پُرتحرک و توانافزا که شیوههای تحقق و اثربخشی را هدایت میکنند. راههای مقاومت و جهاد بسیار و متنوع و گسترده و نوآورانهاند که به سمت عمل جامع و کار متکافل و یکپارچه حرکت میکنند؛ و در این راستا، میتوانید در چارچوب مقاومت تمدنی جامع ، با آگاهی صحیح و کوششی درست، فعالیت و مشارکت کنید.
تأسیس مقاومت تمدنی جامع از طریق چیزی که میتوان آن را «تلفیق فروض و واجبات» بین واجب عینی و واجب کفایی نامید، به میان میآید. این موضوع به حوزهای اشاره دارد که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است، یعنی تحرک فروع؛ بین واجب و فرض عینی و واجب و فرض کفایی. حرکت فروع میتواند به آنچه که میتوان آن را پشتیبانی و همکاری متقابل در میان فروع عینی نامید، منجر شود. ابعاد و نقشهای جمعی در نظر گرفته میشود، اگرچه اینها عینی هستند، اما انتقال و تحرک آنها به زمینههای جمعی به منظور تأکید بر الهام معنای تربیتی جمعی منجر به اصطلاحاتی همچون «نماز جماعت»، «نماز جمعه» و «مساجد جامع» گردیده است.
همچنین، جمعنگری در عمل، به جمعنگری در قبله و تعیین قطبنما و جهت اشاره دارد؛ و احساسات مختلف عاطفی که عمل جمعی را به محفلی برای تأکید بر وجود جمعی و اهمیت و تأثیر آن تبدیل میکند. علاوه بر این، وحدت در عمل و محتوای هر نماز بسیار حائز اهمیت است. بهواقع، تمامی فروض عینی بهصورت جمعی در نماز، روزه، زکات و حج (مؤتمر الحضاری الأعظم) به جا آورده میشوند.
مقاومت تمدنی جامع، پس از طوفان الأقصی، جمعی از نبردهای آزادسازی لازم از استبداد و ظلم، استعمار، اشغال و تهاجم است. ظالمین، مهاجمین را به همراه آوردند و استبداد و اشغال یک ملت واحد است.
یکی از اصول مقاومت تمدنی جامع این است که «هیچ چیز خوبی را کوچک نشمارید».
طوفان الأقصی، پنج فرصت نادر برای ملت به ارمغان آورده است که تکرار نخواهد شد.
فرصت اعتقادی و فرصت جغرافیایی؛ فرصت جغرافیای مقدس که به سرزمین قدس، سرزمین اسرا و الأقصى اشاره دارد: “سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَاركْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ” (اسراء: 1).
فرصت بازسازی غزه، که بهعنوان زمینهای برای پیشرفت ملت به سمت سطوح و مسیرهای مختلف و رفع محاصره از آن مطرح است. فرصتی برای ایجاد یک گفتمان جهانی جدید، که شامل آزادگان و انسانیت میشود. فرصت فرهنگی، برای افشای تمدن غربی و معیارهای گزینشی آن و حمایت از نسلکشی مردم غزه، و در مقابل، تأکید بر وحدت ارزشهای انسانی در تمدن انسانی و فعالسازی آن.
هرچقدر هم که ظلم و تعدی دشمن زیاد باشد، او نمیتواند از امنیت برخوردار باشد. اگر استراتژی دشمن صهیونیستی دستیابی به امنیت از طریق بازدارندگی و کشتار است، استراتژی مقاومت تمدنی جامع ، در هیچ زمان یا مکانی احساس امنیت نخواهد کرد.
تشکیلات صعودی، ملت را به مدارج پیشرفت و احیای تمدنی برای ورود به نبردهای حافظه، معنا، مفهوم، نفوذ، قدرت و مقام، الگو و نماد میبرد. این نبردها تأکید میکنند که کلید مقاومت تمدنی جامع است. ما در این نبردها به توضیح و تفصیل در درس مقاومت تمدنی جامعی که در مدرسه فلسطین-غزه و مقاومت فعال آن آموختهایم، نیاز داریم.
نویسنده: سيف الدين عبد الفتاح
منبع: سایت العربی