مرگ یکی از دیرینترین موضوعاتی است که ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. یکی از رهیافتها یا رویکردهای مشترک بشر برای حل مسئله در تمامی اقوام و ملتها و در تمامی اعصار، که با میل غریزی و حیوانی بشر برای بقا نیز همراستا است، جاودانگی است. اسطوره برداشت بیواسطه بشر از جهان هستی است. زبان اسطوره زبان نماد و رمز است. خوانش و فهم اسطوره دقیقاً به همین سبب امری است که دانش سترگی از حوزههای مختلف علوم را میطلبد. اسطوره به بیانی دیگر تمام یافتههای انسان در عصر خود از چیستی جهان و خود اوست. پس جای تعجب نیست که دو موضوع بسیار مهم مرگ و جاودانگی به وفور در متون اساطیری ملل و اقوام مختلف یافته میشود. در تحقیق حاضر کوشیده شده است که اندیشههای مربوط به مرگ و جاودانگی، در دو عدد از باستانیترین تمدنهای بشری یعنی مصر و بین النهرین مطالعه شده و تفاوتها و تشابهات اندیشههای مردمان این دو تمدن در مورد دو مسئلهی یاد شده نقد و بررسی شود. اسطورههی اوزیریس در مصر و اساطیر گیلگمش، آداپا و اتانا در بین النهرین به طور کامل مورد مطالعه قرار گرفتند.
اشتراک گذاری
/