انتشار یافته در
شناسایی عوامل انحطاط تمدن اسلامی ایرانی و راههای برون رفت از آن همواره یکی از دغدغههای متفکران ایرانی بوده است. تبیین، گونهشناسی و بررسی انتقادی دیدگاههای مختلف در موضوع علل انحطاط تمدن اسلامی ایرانی و کشف راهکارهای پیشنهادی برای جلوگیری از استمرار انحطاط و خروج از آن از اهداف انجام این تحقیق میباشد. با توجه به اهتمام متفکران به مقوله تمدن در تاریخ معاصر ایران این تحقیق در صدد کنکاش در علل انحطاط تمدن اسلامی ایرانی قرون معاصر بر پایه مقایسه انتقادی آراء متفکران ایرانی میباشد. در این تحقیق با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد انتقادی با استفاده از منابع کتابخانهای نظرات متفکران در سه گروه کلی دستهبندی شده است؛1-گروهی که عوامل انحطاط اسلامی- ایرانی را داخلی میدانند که در این رساله دیدگاه انحطاط پژوهی با تاکید بر عوامل داخلی، نامیده شدهاند. این گروه ضعف ساختار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فلسفی و اقتصادی ایران را در چند قرن گذشته مهمترین دلیل انحطاط میدانند. 2-گروهی که عامل خارجی را مهمترین دلیل انحطاط میدانند و در این نوشتار انحطاط پژوهی با تاکید بر عوامل بیرونی نامیده شدهاند، که خود به دو دسته تقسیم میشوند؛ گروهی که حمله مسلمانان(اعراب) و مغول را عامل اصلی انحطاط میدانند و گروهی که استعمار را عامل اصلی انحطاط میخوانند. 3-گروه سوم که دین محورنامیده شده اند عمل نکردن به دین اسلام را عامل اصلی انحطاط میدانند. دیگر یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مهمترین عوامل انحطاط از نظر متفکران مورد مطالعه عبارت است از: فقدان ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، رکود اقتصادی، عدم پیشرفت در علم و صنعت، فقدان خردگرایی، حاکمان فاسد، تحریف اسلام، استعمار. نکته حائز اهمیت این است که اغلب متفکران تعدادی از عوامل را عامل انحطاط میدانند ولی در مقام داوری یکی از آنها را عامل اصلیتر تلقی کردهاند و گونه شناسی در این رساله نیز بر همین اساس صورت گرفته است و انتقاد اصلی نیز متوجه همین رویکرد متفکران است. دیدگاه نزدیک به حقیقت آن است که عوامل متعدد به صورت ترکیبی منجر به انحطاط شدهاند، هر چند در مقاطع مختلف یک یا دو عامل از اهمیت بیشتر برخوردار بودهاند، همین نکته یکی از عوامل اختلاف آراء متفکران معاصر میباشد.