پژوهش پیش روی، مطالعه‌ای است د ر برهم‌کنش نقاشی دیواری تمدن‌های اژه‌ای و شرق. هدف اصلی، این تحقیق که با استفاده ازنظر به زیباشناختی انجام گ رفته است، نشان دادن ویژگی‌های هنر نقاشی دیواری تمدن اژه‌ای و برهم‌کنش این هنر و نقوش د ر تمدن‌های شر ق مانند ایران، بین‌النهرین، مصر و فرهنگ آسیای صغیر است. فرضیه: به نظر می‌رسد نقاشی دیواری کاخ‌های کنوسوس، هاگیا تر یاد ا و کاخ تیرنس باهم متفاوت‌اند و نقشی از نقش‌های آن از تمدن‌های شر ق متأثر بود ه است. جمع‌آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه‌ای و موز ه ای انجام شد. پژوهش به سه روش 1- تفسیر ترکیب محور 2-روش تحلیل و 3- نشانه‌شناسی انجام گرفت. نتایج چیستی و چگونگی نشان می‌دهد که: در نقاشی‌های کاخ کنوسوس، نقش گریفین تالار سریر، تحت تأثیر تمدن شرق (ایران) بود ه و انتقال نقش به‌وسیله مهرها صورت گرفته است. نقاشی‌های تمدن اژه‌ای به سبک امپرسیونیسم و فرسک است. تاریخ سبک امپرسیونیسم به تمدن اژه‌ای در کاخ کنوسوس تعلق دارد. تاریخ فن نقاشی رئالیسم متعلق به تمدن مصر است و تاریخ طراحی به دلیل ابداع خط متعلق به سه تمدن ایران، بین‌النهرین و مصر است. نتایج حاصل از آمار استنباطی (تحلیلی)، وجود ضریب همبستگی مثبت بین هنر بین‌النهرین، هخامنشی و مصر باهنر کنوسوس، هاگیا تر یاد ا و تیرنس نشان از رابطه معنادار بین تمدن‌های نام‌برده را دارد. این مسئله به این معناست که سه تمدن شرقی بر دیگر تمدن‌های اژه‌ای اثرگذار بوده‌اند. بین چاتال هویوک و تمدن‌های ایران و مصر، ضریب همبستگی مثبت و معنادار است. درنتیجه دو تمدن نامبرده ازنظر هنری متأثر از فرهنگ چاتال هویوک بوده‌اند.