انتشار یافته در
حوزهی شمال غرب کشور ایران به سبب موقعیت جغرافیایی و شرایط زیست محیطی از دوران باستان شاهد ظهور تمدنهای مختلف بوده است که هر یک آثاری از خود به جای گذاشتهاند. این پایان نامه قصد دارد به شناسایی روابط بینامتنی میان نقوش آثار هنری مانایی با تمدنهای همجوار بپردازد. برای طبقهبندی بهتر این روابط از نظریه ترامتنیت ژنت استفاده شده است. براساس این نظریه روابط به سه بخش، بینامتنی، بیشمتنی و سرمتنی تقسیم شدهاند. نقوش مورد بحث در پنج دسته انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی و موجودات ترکیبی طبقهبندیشدهاند. روشهای گرداوری اطلاعات عبارت بود از کتابخانهای (براساس کتب و مقالات معتبر)، میدانی (حضور در محوطههای باستانی و موزهها) و گفتگو (گفتگو با باستانشناسان این حوزه ایران باستان). نتایج تحلیلدادهها نشان داد که: به دلیل وجود ارتباطات فرهنگی میان تمدنهای مانا و آشور، اورارتو و سکا، تاثیرات فراوانی در هنر مانایی دیده میشود. این اثرات در مضمون آثار هنری خود را با خدایان همنام با تمدنهای همجوار، انتخاب آیینهای مشترک برای بازنمایی و نمادهای یکسان نشان دادهاند. در مورد تاثیرات فرمی نیزتأثیر آشور بیشتر در موضوع، طرح کلی و آناتومی بدن انسان بوده که شامل مواردی مانند صورت بیریش، حالت نقش بز کوهی و الههی عریان است و تأثیر اورارتویی در جزئیات و تزئینات لباسها مانند لوزی شکل بودن چشم انسانمیباشد. همینطور در شیوهی ترسیم نقش شیر، شانهی برجسته حیوانات و چشم لوزی اسب. در انتخاب جایگاه نقش حیوان، انتخاب برخی حیوانات و نحوهی نشستن یا ایستادن آنها تا حدودی به هنر سکایی نزدیک است. تأثیر آشور در به کارگیری نمادهای هندسی و تأثیر اورارتوها در استفاده از نقشمایههای ترکیبی گیاهی مانند شاخ و برگ، شکوفهی گل انار، کنگره تزئینی و نقش لوزی قابل مشاهده است. در باب تأثیرتمدنهای ایران باستان بر هنر مانایی مهمترینتأثیرعیلامیها استفاده از صنعت لعابدهی آجرها در محوطههای مانایی است و همینطور اهمیت دادن به نقش زن یا ایزدبانوها. در مورد نقوش هندسی هم تأثیر تمدن عیلامی در نقش لوزی و دوایر متحدالمرکز دیده میشود. تمدن مانایی به دلیل تأثیرپذیری فراوان از هوریها در زبان و دین، ارتباطات فرهنگی زیادی با شمال سوریه دارد. ورود نام اکثر خدایان و نحوهی ترسیم آنهامهمترین ارتباط معنوی میان هنر مانایی و هنر شمال سوریه است. البته تمدنهای کهن بینالنهرین هم از طریق اسطورههایی مهمی مانند گیلگمش، حضور خود را در آثار هنر مانایی نشان دادهاند. دربارهی نقش حیوانات بیشترین تأثیر را بابلیها داشتند و همینطور تمدنهای دور شمال سوریه. هیتیها در استفاده نقوش گیاهی در پایه ستونها و شیوه نگارش خط هیروگلیفی و تمدن هوری در انتخاب برخی نقوش مانند نقش طنابی شکل بر لبه تابوت زیویه و نقش گل نیلوفر تأثیرگذار بودهاند.