انتشار یافته در
رسالهی حاضر تحت عنوان بررسی و تحلیل مظاهر تمدن اسلام، ازصدر اسلام تاسال 132هجری است که درصدد تبین پدیدههای تمدنی با تکیه بردوران رسول خدا وآن چه در سده نخست اسلام به وقوع پیوسته، و اثبات این موضوع که درصدر اسلام مظاهر و پدیدههای تمدنی -با توجه به محدویتهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی. . . که جامعه آن روز مسلمان باآن روبرو بوده- وجوداشت، و رسول خدا از بدو ابلاغ رسالت الهی درتلاش بودند تا مبانی تمدنی و فرهنگی اسلام را در هر فرصتی تبین نمایند. بدین خاطر بااستفاده از موقعیتها و فرصتها پیش آمده، گاه به ایجادتشکیلات سیاسی پرداخته، و زمانی دیگرگامی درراه اندازی دایره اداری برداشته، و برهه ای دیگر توجه خود و جامعه مسلمان را معطوف نظام قضایی کردند، و بعد از آن خلفای راشدین نیز که با دوره فتوحات و گسترش قلمرو اسلام مواجه شده بودند، تلاشهای ارزنده و مفیدی برای تشکیل پیکره تمدن اسلامی انجام دادندکه این تلاشها در زمینههای شهرسازی و ایجاد دواوین گوناگون بوده است. وقتی نوبت به امویان رسید، آنان هم درآمدهای دولت اسلامی رادرتقویت بنیه سیاسی و هنر و معماری و احداث قصور و کاخها صرف کردندودر شکل دهی تمدن اسلام درسده نخست تأثیر مهمی از خودبجا گذاشتند. لذا اسلام جامعه ای جنجگو و یورش گرنبود، بلکه روحیهی صلح و صفا تمام روح آن بوده، و اساس خود را براشاعه و ترویج فرهنگ و تمدن بنا نهاد و شعار رستگاری آن ازبدوتجلی، شعاری حضارت محور، فرهنگی ودینی بوده، واسلام با این اصل وقاعده توانست درسالهاوقرون آتی تمدن خود را در اغلب نقاط جهان نمایان کند.