از جمله موضوعات بنیادین در مطالعات تمدنی، بررسی نقش نهادهای تمدنی است. در این قلمرو مطالعاتی یکی از مسائل مهم نقش این نهادها در رسیدن به کنشهای معطوف به تمدن است. پرسشی که در پژوهش حاضر به آن پرداخته میشود این است که نهادهای تمدنی در تمدن اسلامی چگونه فرایند رسیدن به کنشهای معطوف به تمدن همچون بسط گستره تمدنی و یا ایجاد حوزه اعتبار برای تمدن در راستای افزایش سطح همگرایی در جهان اسلام را فراهم میآورند. به نظر میرسد ـ به عنوان فرضیه ـ نهادهای تمدنی همچون نهاد علم و نهاد اقتصاد از طریق سازوکارهایی مشخص در کنشهای معطوف به تمدنی همچون جلب همکاری و همگرایی مشارکت میکنند. در این پژوهش تلاش میشود ضمن بررسی نمونههایی عینی از نهادهای تمدنی آموزشی ـ جامعهالمصطفی از ایران و سیستم مدارس گولن از ترکیه ـ و نهاد اقتصادی اسلامگرایان ترکیه نمونه موردی گولن، فرضیه مورد نظر به آزمون گذاشته شود. و نشان داده شود که رویکردهای اسلامی به آموزش و اقتصاد سبب بسط و تقویت همگرایی از سوی هر دو گروه شده است.