هر تمدنی بر مجموعهای از اندیشههای همسو در چند حوزه تأثیرگذار استوار است که از آنها با تعبیر نظام یاد میشود. نظام ارزشی هر تمدن که مشتمل بر مسائل ارزشی و هنجاری یک تمدن است از مهمترین نظامات یک تمدن به شمار میآید. بهطورکلی هر نظام ارزشی از مجموعه باورهای مرتبط با مبانی، اهداف، اصول، روشها و هنجارها تشکیل شده است. نقش مبانی، به دلیل نقش کلیدی در تعیین هنجارها از اهمیت بالاتری نسبت به سایر باورها برخوردار است و بر همه آنها مقدم است و تغییر در مبانی، تغییر در سایر مراحل را به دنبال دارد. از اینرو، مبانی ارزشی هر تمدنی حائز اهمیت است. بنابراین، شناسایی و معرفی مبانی ارزشی اسلام که از وجوه امتیاز تمدن اسلامی نسبت به سایر تمدنهای متکی بر عقل یا احساس بشر به شمار میآید، حائز اهمیت است. بررسی سیر تطور اندیشه اخلاقی اندیشمندان اسلام و مقایسه آن با اندیشه اخلاقی پیشازاین دوره بهخوبی حاکی از آن است که بسیاری از اندیشمندان اسلامی تلاش نمودهاند تا به نظریهپردازی در حوزه مبانی ارزشی اسلام بپردازند. بررسی تطبیقی دیدگاه ایشان نشان میدهد که دیدگاههای عصر جدید بیش از دیدگاههای اعصار گذشته با اندیشه اخلاقی اسلام سازگار بوده و ظرفیتهای اندیشه اخلاقی اسلام را نشان میدهد و از اینرو از قابلیت بیشتری برای بهرهگیری بهعنوان مبنای ارزشی تمدن اسلامی برخوردار است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن بررسی سیر تطور اندیشه اخلاقی مهمترین اندیشمندان جهان اسلام (از کندی تا ابنسینا)، ظرفیت اندیشههای اخلاقی جهان اسلام در راستای ایجاد نظام ارزشی تمدن نوین اسلامی را سنجیده و آن را مورد ارزیابی قرار دهد.