عاشورا به عنوان عنصر هویتساز شیعه در طول تاریخ در کانون توجه نویسندگان بوده است؛ در عصر قاجار، با توجه به گرایشهای مذهبی حاکم بر این دوره بیش از گذشته به آن اهتمام شد. این پژوهش با این پیشفرض که متون نوشتهشده در هر جامعهای انعکاسدهنده وضعیت فرهنگی آن جامعه است، با رویکردی متنپژوهانه و روشی توصیفیتحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که: رویکرد مورخان این دوره به عاشورا چه بوده و به چه دلیل به وجود آمده است؟ نتیجه این پژوهش آن است که مورخان این دوره متأثر از فضای حاکم بر جامعه، بهویژه دهههای ابتدایی عصر قاجار و جنگهای ایران و روس، رویکردی حماسی در پیش گرفتند و در دهههای بعد به سبب همسویی با حاکمیت و باور عمومی، بسیاری از گزارشها به پُررنگکردن عواطف و احساسات اختصاص داشت و با نگاهی بهدور از تفکر و مملو از توجه به نظم و شکوه ظاهری، نوعی جبر محتوم که در همه امور از جمله واقعه عاشورا وجود دارد، بیان شده است.