فرهنگ، شالوده تشکیل تمدن است و تمدن، وسیله غنای فرهنگ و این هر دو نیز البته بیتعاملات درونی و بیرونی هرگز به کمال نمیگرایند.از همینرو، دیدگاههای مختلف کوشیدهاند ابعاد و شرایط مناسبات فرهنگی تمدنهای گوناگون را بکاوند.این دیدگاهها به دو دسته کلی غیرارتباطی و ارتباطی تقسیم میشوند. دیدگاه غیرارتباطی در زمینه مناسبات فرهنگی تمدنها شامل دیدگاههای انزواگرایی سنتی، تمدن مسلط عقلی-علمی و دیدگاه غیرارتباطی متأخر(پسانوگرا و پساساختی)است و دیدگاه ارتباطی نیز متضمن دیدگاههای برخورد و تقابل، گفتگو و دیالکتیکی-تاریخی(پسامارکسیستی و پساانتقادی).در مجموع میتوان گفت این دیدگاهها ضمن تبیین ارکان معرفتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تمدنها، نمایانگر طرز تلقی خاصی از مناسبات فرهنگی تمدنها هستند و از این حیث با مفروضات و قضایایی خاص به طرح مباحثی در موافقت یا مخالفت با این مناسبات دست میزنند از همینروست که هرگونه جهتگیری آگاهانه نسبت به مناسبات فرهنگی تمدنها محتاج تأمل در این نظریات است و در واقع ابهام در شناخت این رویکردها، چیزی جز سردرگمی در مباحث مربوط به مناسبات مزبور در پی نخواهد داشت.با توجه به این ضرورت، نوشتار حاضر میکوشد با جمعبندی تمدنها، امکان تعامل و قضاوت آگاهانهتر را در برخورد با این رویکردها فراهم آورد.