مترجم: نبی سنبلی بحث میان نظریهپردازان نظام جهانی و تمدن گرایان حول محور رابطه بین دو مفهوم نظام جهانی و تمدن دور میزند. سوال اینجاست که آیا این دو از نظر مفهومی یکسان هستند یا مجزا؟ همچنین، آیا احتمال دارد که نظریه نظام جهانی تحلیل تمدنی را نیز دربرگیرد و اگر پاسخ مثبت است آیا این امر کاهش یا تقلیل واقعی دامنه علمی کار پژوهشی منجر نمیشود؟ ما در این بحث استدلال خواهیم کرد که بسیاری از موضوعهایی که در مباحثههای جاری بین تمدنگرایان و نظریهپردازان نظام جهانی مطرحشده دربرگیرندهی ملاحظات فرهنگ و عاملیت است.