728 x 90
728 x 90

چکیده مقاله

در نظام ولایی که پرچمدار گفتمان مردم­سالاری دینی است، مردم هم علت موجده­ انقلاب و نظام برآمده از آن و هم علت مبقیه­ی آن دو هستند و حاکمیت اساساً بدون مردم معنا و موضوعیتی ندارد و مردم به مثابه ولی­نعمت، نمی­توانند هیچ نسبتی با شئون حاکمیتی، مدیریتی، جامعه­پردازی و بالتبع آرمان بزرگشان که ساخت تمدن نوین اسلامی است، نداشته باشند. این نوشتار با روش کیفی و رویکرد توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ به این مساله­ است که با چه سازوکار و الگویی می­توان گسست ها و خلأهای میان مردم و حاکمیت را پر کرد و زنجیره­ی حاکمیت و مردم را در تمام سطوح آن اعم از توده­ای و نخبگانی به هم متصل کرد، به طرزی که انسجام اجتماعی و حرکت عمومی که لازمه­ی قطعی تمدن­سازی است، به بهترین شکل خود محقق گردد؟ این الگو که از آن به جریان حلقه­های میانی تعبیر می­شود، می­تواند در یک فرایندی کارشناسی شده، از تمهید زیرساخت‌ها گرفته تا آموزش و کادرسازی در سطوح خرد و میانی و کلان ظرفیت‌های مردمی مخصوصاً نسل جوان را به کار گیرد و حلقه­ی وصل توده­های مردم و حاکمیت باشد. مفهوم حلقه­های میانی در یک سامانه­ی مفهومی جانمایی می­شود و لذا باید شبکه مفهومی آن کشف و صورت­بندی شود. در همین چهارچوب، با رویکردی آسیب شناسانه، مقوله تحزب و ظرفیت‌های آن به‌مثابه‌ی یکی از مصادیق حلقه­ های میانی مطرح‌شده است.

مجله
مطالعات بنیادین تمدن اسلامی ,
زبان محتوا
فارسی , ...