اگر تمدن را بهمعنای کلانترین نظام فرایندیِ مناسبات انسانی بدانیم، فراتر از آن نمیتوان واحد اجتماعیِ فراختری را تصور و تأسیس کرد، آنگاه این پرسش مطرح میشود که چه عوامل بنیادینی میتوانند چنین واحد کلان اجتماعی را آنهم در شرایط متنوع فرهنگی معاصر پدید آورند؟ در این مقاله به دو عنصر بنیادین قرآنی تأکید میشود که میتوانند در ساخت کلانترین نظام مناسبات انسانی آنهم در وضعیت آشفتۀ تنوعهای فرهنگی امروزی نقشآفرینی کنند: 1. اصل «تعارف»؛ 2. اصل «تعامل به معروف». قرآن، عنصر «تعارف» را بر تفکیک عناصر مشترک اخلاقی، عرفانی و اجتماعی از یکدیگر استوار میکند، و «تعامل معروف» («معاشرت» یا «مصاحبت» معروف) را نیز که میتواند برآمده از همان عنصر تعارف باشد، بر ایجاد مناسبات انسانیِ مبتنی بر کرامت، عدالت، احسان و محبت پایهریزی میکند. این نظریۀ قرآنی در مواجهه با تفاوتها و تنوعهای اجتماعی و فرهنگی، نظریهای ایجابی و سازنده است که نهتنها تساهل و تسامح (رویکرد سلبی در تحمل یکدیگر) در جامعه را موجب میشود، بلکه فراتر از آن بر جنبههای اصلاحی و اخلاقیِ نهفته در هر آفریدۀ متفاوت در صورتبندی تمدنی تأکید میورزد.