علوم انسانی مدعی توصیف واقعیت انسان و جامعه است و خود را عهدهدار تبیین روابط، ترسیم اهداف و بیان چگونگی رسیدن به آن اهداف میداند؛ بنابراین لازم است انسان، بهعنوان موضوع محوری این مطالعات بهدرستی شناخته شود. انسان کیست؟ چه ویژگیهایی دارد؟ اراده و رفتار اختیاری او چقدر در سعادت و کمال نهایی او مؤثر است؟ و نقش علوم انسانی در تکامل او و در ساخت تمدن اسلامی چیست؟ از دیدگاه علامه مصباح یزدی، با توجه به تعریف دین و نقش بیبدیل آن در تبیین سعادت و شقاوت انسان، ارتباط تنگاتنگ آن با رفتار اختیاری انسان، نقش علوم انسانی در تفکر و سبک زندگی و درنهایت سعادت و شقاوت انسانها، علوم انسانی اسلامی اهمیت ویژهای مییابد. علوم انسانی براساس مبانی تفکر و اندیشههای بنیادین استوارشده و زیربنای تمدنهای بشری را بهوجود میآورد. شناخت این اندیشهها و نحوه تأثیر آن در علوم انسانی، نقاط دقیق تقابل تمدن اسلامی و فرهنگ غرب را نمایان میکند. در نگاه ایشان اکتفا به روش تجربی برای مطالعه روابط و پدیدههای انسانی صحیح نیست، بلکه عقل و تجربه در بسیاری موارد، ارتباط افعال انسان و نتایج اخروی آنها را درنمییابد. ازطرفی با اثبات روح مجرد برای انسان، مفهوم سعادت و گستره آن فراتر از چارچوب جهان مادی خواهد بود؛ بنابراین نیازمند مراجعه به وحی الهی بهعنوان یک روش و منبع معتبر معرفتبخش برای دستیابی به انسانشناسی صحیح خواهیم بود. در این مقاله سعی کردهایم مبانی انسانشناسی اسلامی را از دیدگاه فیلسوف متفکر، علامه مصباح یزدی (ره) بررسی کرده و به نقش آن در علوم انسانی اسلامی بپردازیم.