728 x 90
728 x 90

چکیده مقاله

زیبایی به‌مثابه کیفیتی ازلی و برآمده از حقیقتی همیشگی، جزئی از خمیرمایه و سرشت پاک آدمیان بوده و هست. زیباسازی اما به فرآیندی اطلاق می‌شود که تلاشی است برای همانند کردن محیط پیرامون به آن کیفیت دست‌نیافتنی و گمشده‌ای که انسان هبوط یافته، همواره در جستجوی آن است. به این معنا، برداشتی که در اسلام از زیبایی‌ها و مصادیق زیبایی در جهان مادی وجود دارد، همواره اشارتی است به آن بعد پنهان و آن حقیقت از ازل موجود. زیباسازی شهری در برداشت‌های معاصری که از آن صورت گرفته است، بهره‌مندی از پارهای کیفیت‌های ظاهری را متضمن تحقق امر زیبایی پنداشته است. حرکت از معماری و شهرسازی مبتنی بر سبک‌های برآمده از حکمت و معانی والا، به‌تدریج تبدیل به‌نوعی فرمگرایی و تقلید و بازتولید فرمها، و ترکیب و التقاط روش‌های گوناگون شکل دادن به محیط انسان‌ساخت شده است. از همین رو، گرته‌برداری از روش‌های به‌کاررفته در فرآیندهای زیباسازی، می‌تواند به خلق زیبایی منجر نگردد و طرحواره‌ای ناموزون و ناپایدار را شکل دهد که دوام و ماندگاری برایش متصور نیست و دیر نمی‌پاید. در این مقاله کوشش شده تا ضمن تبیین مفهومی زیبایی و زیبایی حقیقی، فرآیند درک و خلق زیبایی، از منظر آنچه در شهرهای سنتی اسلامی، از جزء به کل، از پایین به بالا و از خرد به کلان بر مبنای سرشت کمال‌جوی انسان و کاربست صفات و ویژگی‌های زیبای مطلق، شکل می‌گرفته و حاصل آن موجودیت زیبای شهری یکپارچه بوده است، مورد توجهی دوباره قرار گیرد و بایدهای زیباسازی شهری و عوامل ادراک زیبایی از نگاه اسلام در قالبی موجز مدون و ارائه گردد و از این رهگذار بازتعریفی از جریان زیباسازی شهری در شهرهای اسلامی حاصل آید.

مجله
تمدن پژوهی ,
زبان محتوا
فارسی , ...