728 x 90
728 x 90

چکیده مقاله

برخی بر این ایده¬اند که هر شرحی از سیاست باید از طبیعت انسان، امکانات و محدودیت هایش آغاز شود نه از توانایی انسان؛ از این رو بایدهای مذهبی و دینی را به کنار نهاده و براساس بایدهای علمی یا باهست¬ها و ممکنات مادی به سیاست انسان پرداخته¬اند اما شهید مطهری کسی است که در مقابل این ایده قرار گرفته و ایده¬ای دیگر درباره انسان وحضورش در اجتماع و سیاست بیان داشته است بدین جهت این مقاله در صدد پاسخ این سوال است که انسان شناسی مطهری با رهیافت کلامی چیست؟ و چگونه می تواند پایه و معبری برای حل مشکلات نظام سیاسی واقع شود؟ نگارنده بر این باور است که انسان شناسی از مباحث مهم کلام جدید است و شهید مطهری به عنوان یک متکلم، نظام کلامی خود را بر مبنای فطرت استوار کرده است و بر اساس آن به انسان شناسی پرداخته است در نگاه او چون انسان دو نظام یعنی نظام طبیعی ونظام فطری دارد پس فقط به نظام طبیعی اولویت انحصاری نباید داد زیرا انسان اگر چه دارای زندگی مادی و فرهنگی است وسیرتکاملی انسان از جسم مادی شروع می¬شود اما به سوی انسانیت کمال می یابد چون انسان هم انتخاب شده وهم انتخاب گر است او با نفی نظریه مارکسیستی و نظریه رئالیستی در انسان شناسی،اظهار می دارد انسانروح محض و ماده محض است پس باید معاش و معاد او توامان باشند و برای تحصیل سعادت باید هم در نفی مملوکیت خود و هم در نفی مالکیت دیگران برخود، تلاش نماید.

مجله
علوم سیاسی (باقرالعلوم) ,
زبان محتوا
فارسی , ...