در اندیشه خواجهنصیرالدین طوسی، زمامداران نقش و جایگاه خاص دارند، به طوری که او قوام مُدن را به مَلِک میداند و حاکم، طبیب جامعه است و مردم به سیره ملوک خود اقتدا میکنند. از اهمیت و جایگاه زمامدار در اندیشه خواجهنصیر میتوان به اهمیت و ضرورت تربیت زمامدار رسید چرا که اگر زمامدار، تربیتیافته باشد، موجب صلاح و سلامت جامعه میگردد، در غیر این صورت میتواند جامعه و حکومت را به تباهی بکشاند. بدون صلاح حاکمان، مردم صالح نخواهند شد و چون دین، قاعده و بنیان است و مُلک، رکن و اساس؛ پس اگر رکن، شایسته نباشد، دین نیز نمیتواند باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با روش اسنادی که جزو روشهای کیفی محسوب میگردد، در پی تحلیل الگوی تربیت زمامداران در اندیشه خواجه نصیر است و میخواهد به این سؤال اصلی پاسخ دهد که «الگوی تربیت زمامدار در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی چیست؟» در این پژوهش که فرضیهآزما نیست، الگوی تربیت زمامدار در اندیشه وی در ابعاد مبانی، اصول، ویژگیهای زمامدار مطلوب، روشها، عوامل و موانع تربیت زمامدار احصاء شده است و در نهایت به این نتیجه ختم میگردد که الگوی تربیت زمامدار در اندیشه وی بر پنج رکن استوار است: فضیلت، امامت، حکمت، عدالت و محبت. فضیلت را میتوان محور سه رکن حکمت، عدالت و محبت در نظر گرفت. به عبارت دیگر تربیت زمامدار در نگاه او «فضیلتمدار» است و از آنجا که در نگاه او ارتباط تنگاتنگ بین «فضیلت» و «امامت» مشهود است، میتوان گفت حکمت، عدالت و محبت با مرکزیت فضیلت، به سمت قله امامت، نظام اندیشهای وی در زمینه تربیت زمامدار را شکل میدهند.