درگيريهاي مذهبي باعث توقف جنبش و حرکت تمدّن اسلامي شد. پيش از اسلام، قبايل عرب به علت نزاعهاي گوناگون فاقد تمدّن بودند؛ اما اسلام با حل اختلافها، بستري مناسب براي شکوفايي تمدّن اسلامي پديد آورد و تاريخ بحثهاي کلامي و غيره خود نشانه تقريب و در نتيجه زمينه تمدّن بود. بهترين الگو که هم بتواند باعث تقريب شود و هم ما را به تمدّن واقعي برساند، خداوند و روحيه و عزّت عرفاني است. اگر مکتب عرفاني به درستي ميان ما تحقق يابد، هم عزّت خواهيم داشت و هم داراي زبان بينالمللي خواهيم بود و هم به جنبش تکاملي خود واصل ميشويم و نيز ماهيت دين را فراگرفتهايم. عرفان ميخواهد ماهيت حقيقي انسان را بيابد که مشترک ميان همه بشر، و پرهيز از حيوانيت است که مورد تنفر همگان است و سبب تحوّل دروني کمال خواهانه انسان ميشود که خواهان آن هستند. با عرفان ميتوان به اهداف مقدّس دنيايي و آخرتي در تمام ابعاد نايل شد.