اسلام به منزله نقطه کانونی و دال مرکزی جهت شناسایی و هویتبخشی جوامع و دول اسلامی در ابعاد گوناگون محسوب میشود . بااینهمه مؤلفه هویت دینی در نظام بینالملل معاصر و بهویژه سیاست خارجی دولتهای اسلامی نتوانسته نقش و جایگاه اصلی خود را در شکلدهی مناسبات و تعاملات خارجی ایفا نماید و در برخی مواقع تکیه بر هویت موجب بروز اختلافات و حتی بحرانها و تضادهای شدید شده است. بهگونهای که واکاوی وضعیت موجود جهان اسلام، آینده روشنی را در افق راهبرد وحدت اسلامی ترسیم نمیکند. این مقاله درصدد است با رویکردی آیندهپژوهانه ضمن بررسی موانع نقشآفرینی و کارکرد اصیل هویت دینی در روند همگرایی جهان اسلام، چالشهای پیش روی تحقق تمدن نوین اسلامی در عرصه روابط بینالملل نظیر وجود جریانهای انحرافی درونی و یا قدرتهای بزرگ خارجی را موردتوجه قرار داده و به این پرسش پاسخ دهد که چه پیشنهادها و راهکارهایی برای تقویت اثربخشی هویت دینی در هندسه تعاملاتی آینده جهان اسلام قابل طراحی خواهد بود.فرضیه اصلی آن است که برای نیل به همگرایی در جهان اسلام ضروری است تا از طریق راهکارهایی همچون اجماع سازی مبتنی بر بازتعریف ادبیات مشترک دینی؛ آگاهی بخشی، اجماع سازی و برجستهسازی اشتراکات؛ موضوع احیاء و بازتعریف هویت مشترک دینی هم در سطوح خرد (مانند نزدیکی نخبگان جهان اسلام) و نیز در سطح سیستمی (بهرهگیری از ظرفیتهای کنشگران، نهادها و سازمانهای فعال در جهان اسلام) در اولویت راهبردی قرار گیرد.