کسانی که با تاریخ علوم اسلامی آشنایی دارند.میدانند که در قرن چهارم مسلمانان پرچمدار علم و تمدّن در تمام جهان بودند و در همین عصر زرّین.دانشهایی را پیافکندند که امروزه با نامهای جبر و مثلّثات،هندسهء عملی، شیمی و غیره میشناسیم.بنابراین علوم جدید مدیون دانشمندان مسلمان است.امّا افسوس که این تمدّن با عظمت پس از مدّتی نهچندان دراز راه افول در پیش گرفت و به تعبیر حافظ “خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود.”از آن زمان تاکنون ابتکار در علم و فلسفه از دست مسلمانان رخت بربست و به دنیای غرب انتقال یافت.سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که علّت آن درخشش علوم چه بود.و عوامل این افول چیست؟!چه شد که مسلمانان پس از این همه کشفیات چشمگیر علمی راه انحطاط در پیش گرفتند؟چگونه اروپایی که در عصر تمدّن اسلامی در توحش قرون وسطایی دست و پا میزد.یکباره گوی سبقت از مسلمانان ربود و پرچم علم و فناوری را در جهان بدست گرفت؟ تمدن اروپایی بنا به خاصیت متکبّرانهاش نه تنها تمدّنهای دیگر را به دیدهء تحقیر مینگرد.بلکه درصدد است این تمدّن را بر تمام ساکنان زمین تحمیل کند.اکنون چند سالی است که سخن از تهاجم فرهنگی میرود.حق آن است که بگوییم که این تهاجم دیر زمانی است که شروع گردیده است و ما اگر مسلّح به سلاحی کاری نباشیم نمیتوانیم در این کشمکش پیروزمندانه بیرون آییم. در یک پیکار آگاهانه باید نقاط ضعف و قوت خود و دشمن را شناسایی کرد.بنابراین شناسایی عواملی که مسلمانان را در قرن چهارم هجری به اوج پیشرفت علمی رسانید برای ما ضروری است.ما با شناخت این عوامل میتوانیم در آینده نیز زمینهء رشد عمین عاملها را فراهم کنیم تا بار دیگر رنسانسی علمی تشکیل دهیم و باز فارابیها و ابن سیناها و بیرونیها و بوزجانیهای دیگری را بوجود آوریم.در این صورت است که میتوانیم چه در گفتگوی تمدنها و چه در تهاجم فرهنگی از موضعی قوی با حریف خود گفتگو کنیم.و از آنجایی که علم و تمدّن اروپای با معنویت بیگانه است علیرغم همهء تبلیغات خود نمیتواند راهبر و راهگشای جهانیان شود.حال آنکه ما با داشتن دین انسانساز “اسلام” میتوانیم در علم و اخلاق طلایهدار قافلهء بشری گردیم و در چالش در این تهاجم فرهنگی موفق و سربلند بیرون آییم. از اینرو در این مقاله کوشش گردیده است تا عوامل اوج و حضیض تمدّن اسلامی شناسایی شود.