مارتین هال و پاتریک جکسون در کتاب هویت تمدنی: تولید و بازتولید تمدنها در سیاست بینالملل گام دیگری در معرفی هویت تمدنی در سیاست بین الملل برداشت. این اثر، بخشی از مجموعه فرهنگ و دین در روابط بین الملل است که توسط انتشارات مک میلان به اجرا درآمد. این نوشتار از اینرو حائز اهمیت است که از یک سو اساسا بررسی سیاست بین الملل با رویکرد تمدنی امر جدیدي محسوب میشود. نویسندگان در این اثر تلاش دارند تا مخاطب خود را به ارزشمند و ضروری بودن تحليلِ سياست بين الملل بر حسبِ تمدنها رهنمون شوند. نویسندگان به رویکردهای موجود در این حوزه میپردازند که عبارتند از: رویکرد بنیادگرا، که در این جا نظریه شاخص آن نظریه برخورد تمدنهای ساموئل هانتیگتون است؛ و دیگری رویکرد غیربنیادگرا که در حقیقت نقدی است بر رویکرد اول که نویسندگان این کتاب در صدد تبیین آن میباشند. رويكرد غيربنيادگرا در تحليل تمدن در واقع تحت تاثير پروژه عبور از رويكردهاي پوزيتويستي در علوم اجتماعي متولد شده است و از اينرو در حوزه تحليل تمدنيِ روابط بينالملل نظريههاي پساپوزيتويستي نظير سازهانگاري متكفل اين رويكرد شده اند.