در نشست «سیاستگذاری فرهنگی سکولار در کشورهای اسلامی» تبیین شد
بررسی کارنامه سکولارسازی در عرصه سیاستگذاری فرهنگی در کشورهای اسلامی

بررسی این تجربه تاریخی نشان میدهد، سکولاریسم به صورت یک بسته جامع و نه جزئی با لحاظ ابعاد مختلف وارد کشورهای اسلامی شده است که برخی موارد آن در ذیل اشاره شده است:
– عرصه اجتماعی: تغییر پوشش مردان و زنان و تغییر سبکهای زندگی مردم در این کشورها،
– سیاست: حذف روحانیون از مقامات سیاسی کشور و جداکردن حوزه دیانت از سیاست
– حقوق: تغییر مبانی قانون اساسی کشورها و الگوگیری از قوانین اروپایی
– آموزش: تغییر زبان بومی و تلاش برای سیطره آموزشهای غربی در میان دانش آموزان و دانشجویان.
در محور دوم نشست، دکتر مهرگان تلاش کردند بر اساس پیمایشهای معتبر جهانی (آمار تا سال ۲۰۰۸)، سیاستگذاری فرهنگی سکولار در چهار عرصه سیاست، فرهنگ، حقوق و اجتماع را در ۱۲ کشور اسلامی و ۱۲ کشور غربی را با یکدیگر مقایسه کنند. محقق متناسب با هر یک از ابعاد ذکرشده، شاخصها و سوالاتی را طراحی کرده و بر اساس پاسخ مردم در کشورهای اسلامیِ مورد بررسی به نتایج زیر دست پیدا کرده است:
– در حوزه سیاسی، ۵۶ الی ۹۵ درصد مردم در کشورهای اسلامی موافق حضور رهبرانِ معتقد به خدا در عرصه سیاسی هستند.
– در عرصه اجتماعی، ۴۰ الی ۸۷ درصد مردم در کشورهای اسلامی، موافق این هستند که صاحبان مناصب عمومی، افراد معتقد به خدا باشند.
– در عرصه حقوقی، ۴۴ الی ۸۸ درصد مردم کشورهای اسلامی، موافق اجرای قوانین شرع در جامعه هستند
– و در عرصه فرهنگی، ۹۰ الی ۹۸ درصد مردم در بلاد مسلمان بر این باورند که امپریالیسم فرهنگی، از مشکلات جدی ماست.
دکتر مهرگان در انتهای این بخش و بر اساس نتایج تحقیق به نکات زیر اشاره کردند:
– شناخت نظرات مردم در جوامع اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر اساس نظرات مردم، سیاستگذاری فرهنگی سکولار در کشورهای اسلامی نه مطلوبیت دارد و نه امکان وقوع دارد.
در انتهای نشست بر این نکته تاکید شد که برای تحقق تمدن نوین اسلامی در واقعیت عینی و برای داشتن رویکرد تمدنی نیازمند آن هستیم تحقیقات جامعتری برای شناخت دقیقتر نظرات مردم در کشورهای اسلامی انجام دهیم. این امر به صورت ویژه در عملیاتی کردن سیاستهای فرهنگی چگونگی پیوند دادن کشورهای اسلامی با یکدیگر موثر خواهد بود.